مردی از میشو
ایوب پایداری در سال ۱۳۳۵ در یکی از روستاهای شبستر به دنیا آمد. خانواده او همانند بسیاری دیگر از اهالی روستا به دامداری و باغداری مشغول بودند. به گفته ایوب، وضعیت معیشتی خانواده او همانند دیگر خانوادههای روستایی مناسب نبود و سختیها و مشکلات زیادی داشت. او درباره آن دوران میگوید:
«کودکیام در دامنه کوهستان میشو و در یک خانه روستایی که تهیه مایحتاج اولیه زندگی یک چالش بزرگ هر روزه بود، گذشت. من از همان موقع یاد گرفتم که مجبورم متکی به خودم و تواناییهایی خودم باشم و اجازه ندهم شرایط سخت زندگی برای همیشه سرنوشت زندگیام را رقم بزند.»
شرایط سخت زندگی خانوادهها در روستا باعث شده بود که بسیاری از جوانهای روستا برای موقعیتهای شغلی بهتر به تهران بروند. در آن زمان، بیشتر آنها در مشاغل مرتبط با کار قنادی و تولید، توزیع و فروش بستنی و ساخت وسایل و تجهیزات تولید آن در مغازهها و کارگاههای اقوام و همشهریهایشان مشغول به کار میشدند.
تصمیمی سخت، اما مهم
زمانی که جوانها از شهر به روستا برمیگشتند از تجربههای شغلی و حرفهایشان میگفتند. ایوب هم که ۱۵ سال بیشتر نداشت، تحتتأثیر حرفهای آنها قرار گرفت و علاقه داشت تا تجربههای جدید را کسب کند. بنابراین، انگیزه برای کار و شرایط بد اقتصادی باعث شد که ایوب ۱۵ ساله ترک تحصیل کند و به دنبال آیندهای روشن راهی تهران شود.
شروع کار؛ سخت اما شیرین
ایوب هم مانند سایر جوانان روستایشان، کار خود را در تهران با کارگری کردن در چند شیرینیفروشی و بستنیفروشی شروع کرد و انگیزه زیادی برای یادگیری داشت. همچنین ایوب با وجود شرایط بد اقتصادی خانواده در دوران کودکی، طعم بستنی را چشیده بود و علاقه بسیاری به آن داشت. علاقه به کار و بستنی باعث شد تا او به خوبی بتواند فوتوفن تهیه بستنی را یاد بگیرد. او درباره انگیزه خود برای کار در آن روزها میگوید:
«با خودم فکر میکردم حالا که بهدلیل مشکلات اقتصادی مجبور به ترک مدرسه شدهام، حتماً باید با تلاش بیشتر در کسبوکار موفق شوم؛ وگرنه زندگی سختی خواهم داشت.»
ایوب در کار خود موفق و درآمدش هم زیاد شده بود، اما کارگری او را راضی نمیکرد و به همین دلیل تصمیم گرفت تا برای پیشرفت چالش جدیدتری را تجربه کند.
وقتی آرزو عملی میشود
با همه سختیها کار میکند و با انگیزه فراوان فوتوفن بستنی درست کردن را یاد میگیرد. ایوب در کارش پیشرفت کرده بود و دستمزد خوبی را هم میگرفت، اما کارگری هدف او نبود. ایوب مشکل بستنیهای آن زمان را میدانست و به دنبال راهحل برای آن بود. اما این مشکل و راهحل آن چه بودند؟
چرخدستی و یک دنیا آرزو
ایوب پایداری تصمیم میگیرد از یکی از کارگاههای تولید بستنی چرخدستی اجاره کند و با آن بستنی بفروشد. او هر روز از بستنیفروشیها بستنی میگرفت و در محلههای مختلف تهران آنها را به فروش میرساند. این تجربه جدید با وجود سختیهایی مانند گرمای هوا در تابستان باعث رضایت درونی ایوب شده بود و به او کمک کرد تا بتواند علاوه بر درآمد برای خود پساندازی هم جمع کند. او درباره این روزها میگوید:
«حتی طی کردن مسیرهای طولانی در گرمای طاقتفرسای تابستانهای تهران آن هم با پای پیاده و با یک چرخ پر از بستنی، چیزی نبود که از انگیزهام برای افزایش درآمد کم کند.»
بستنی میهن؛ متفاوت در طعم
تجربه فروش بستنی در تهران باعث شده بود که ایوب متوجه فرصتی در بازار شود. به گفته ایوب، در دهه ۳۰ و ۴۰ بستنیهایی که در بازار تولید میشد، به صورت دستی بود و کیفیت و تنوع طعمی زیادی نداشتند. بنابراین ایوب ۱۹ ساله تصمیم میگیرد که تولید بستنی را به صورت محدود آغاز کند و برای شروع یک مغازهای را در اسلامشهر اجاره میکند. هدف او از تولید بستنی ارتقای کیفیت آن با استفاده از مواد اولیه مرغوب بود. آقای پایداری درباره کیفیت محصولاتش میگوید:
«من بسیار به کیفیت و مواد اولیه مرغوب اهمیت میدادم و این باعث شد تا محصولاتم با سایر بستنیهایی که آن زمان در بازار بودند، متفاوت باشد.»
بنابراین بستنی میهن کار خودش را در سال ۱۳۵۴ آغاز کرد. ایوب علاوه بر تولید بستنی برای توزیع و فروش بستنیهایش نیز دست به کار شد. با گرفتن شناسنامه از نوجوانهای اسلامشهری به عنوان وثیقه به آنها چرخ دستی اجازه میداد تا بستنیها را از صبح تا شب در شهر توزیع و بفروشند.
کارگاهی انقلابی
بستنی میهن با طعم متفاوتش کمکم بر سر زبانها افتاد. ایوب هم پس از تجربه موفق فروش محصولاتش، در سال ۱۳۵۸ تصمیم میگیرد تا برای افزایش ظرفیت تولید بستنی، مغازه خود را به یک کارگاه تولید بستنی تبدیل کند. ایوب پایداری در دورهای به فکر رشد و پیشرفت افتاد که کشور در بحبوحه انقلاب بود و شرایط خاصی را تجربه میکرد. بسیاری از صنعتگران و صاحبان کسبوکار هم به دلایل مختلف فعالیت خود را متوقف کرده بودند. اما این شرایط مانع او نشدند و ایوب از روشهای مختلف به دنبال گسترش سهم بازار خودش بود، برای مثال، ایوب برای اینکه بتواند از نزدیک با مشتریاش در ارتباط باشد، در سال ۱۳۵۸ یک نیسان خرید و در کنار تولید، مسئولیت توزیع را نیز بر عهده گرفت. او درباره طرز نگاهش به توزیع میگوید:
«نگاه خیلی متفاوتی به توزیع داشتم. چه در زمان کارگاه کوچک بستنیسازیام چه امروز که بیش از ۱۶ هزار و ۴۰۰ نفر در مجموعهام مشغول به کار هستند. زمانی که با گاری و چرخدستی بستنی میفروختم هم به پخش مویرگی اعتقاد داشتم. همیشه مسأله توزیع برایم مهم بوده. تلاش برای دسترسی به حلقه آخر زنجیره که همان مصرفکننده است، رأس تصمیمهایم بوده است.»
رشد رشد تا پیروزی!
مسیر رشد ایوب تازه شروع شده بود و او میخواست تا در هر شرایطی کسبوکار خود را توسعه دهد. برایش تفاوتی نداشت که محیط پیرامونش در چه شرایطی است. با وجود جنگ بین ایران و عراق تصمیم گرفت مسیر رشد خود را ادامه دهد و میهن وارد فاز جدیدی از توسعه قرار گرفت.
تنوع در دوران تحول
بعد از چند سال و با افزایش محبوبیت بستنی میهن، ایوب پایداری تصمیم گرفت تا کارگاه خود را ارتقا داده و بستنی را به صورت نیمهصنعتی تولید کند. همچنین با رشد کسبوکارش توانست یک خاور یخچالدار گرفته و بستنیهای میهن را به اطراف اسلامشهر نیز ارسال کند. این ارتقا به ایوب کمک کرد تا علاوه بر حفظ کیفیت بتواند تنوع محصولات خود را افزایش داده و بستنیهای جدیدی با طعمهای وانیلی، شکلاتی و میوهای را تولید کند.
ثبات و رشد در دوران جنگ
ایوب فعالیت خود را ادامه میدهد و در اواسط دهه ۶۰ میهن وارد فازی از توسعه میشود. با وجود شرایط خاص آن دوره مانند کمبود امکانات و محدودیت در تأمین مواد اولیه به علت جنگ ایران و عراق، به گفته ایوب بستنی میهن هیچوقت کیفیت خود را پایین نیاورد. در دورانی که بسیاری از کارخانهها به فکر بقا و ماندن در بازار بودند، ایوب پایداری به دنبال رشد و پیشرفت بیشتر بستنی میهن بود. ایوب پایداری در نهایت تصمیم میگیرد تا برای گسترش بیشتر فعالیت بستنی میهن، کارگاه نیمهصنعتی خود را به کارخانهای تمام صنعتی ارتقا دهد و در سالهای ۱۳۶۶-۱۳۶۷ کارخانه تولید بستنی میهن را در اسلامشهر تأسیس میکند. او درباره این دوران میگوید:
«در تمام سالهای جنگ با وجود کمبود شدید امکانات و مواد اولیه، سعی کردم نه تنها کیفیت محصولاتم را حفظ کنم، بلکه هر روز به فکر پیشرفت بودم. همین طرز تفکر هم باعث شد تا اولین کارخانه تولید صنعتی بستنی را در همان منطقه اسلامشهر راهاندازی کنم.»
میهن در مسیر رشد قرار گرفته بود، اما تولید صنعتی هم ایوب را راضی نمیکرد و او به دنبال هدف بالاتری بود. او برای رسیدن به هدف تصمیم جالبی میگیرد، اما این تصمیم چه بود؟
مگنوم ۷۱: مسیر جدید بستنی ایرانی
ایوب توانست میهن را از یک مغازه کوچک به یک کارخانه صنعتی تولید بستنی تبدیل کند و وارد بازار رقابت در ایران شود. اما این کار هم او را راضی نمیکند و ایوب به دنبال یک تحول است. تحولی که شاید زمین بازی را عوض کند.
تحولخواهی محرکی برای رشد
ایوب همیشه دوست داشت که بتواند در صنعتی که مشغول است تأثیرگذار باشد و بتواند به کشور خدمت کند. علت گذاشتن نام «میهن» روی کسبوکارش دلیل جالبی دارد که او در اینباره میگوید:
«نام میهن را هم به دلیل عرق ملیام انتخاب کرده بودم. از بچگی آرزو داشتم در کاری که انجام میدهم منشأ تغییر و تحول باشم و بر صنعت و حرفهای که دنبال میکنم، تاثیرگذار باشم.»
ایوب به دنبال این تفکر برای ایجاد تحول و ارتقا بیشتر کیفیت محصولاتش به اروپا سفر میکند. او در این سفر با مدل جدیدی از تولید آشنا میشود که تا آن موقع در ایران وجود نداشت؛ این مدل تولید به صورت اکسترودر (Extruder) یا تمام اتوماتیک و با تونل انجماد بستنی را تولید میکرد. این روش کیفیت تولید بستنی را بسیار بالا میبرد، اما ریسک سرمایهگذاری در آن بسیار بالا بود. این روش تولید علاوه بر هزینه بالایی که داشت، قیمت تمام شده بستنی را بالا میبرد و این موضوعی بود که ایوب را به فکر فرو برده بود. با وجود ریسک این کار ایوب تصمیم میگیرد تا این تکنولوژی را خریداری کرده و روند تولید بستنی در ایران را دستخوش تغییراتی کند. او در این باره میگوید:
«از کودکی ایمان داشتم که دنبال کردن آرزوها حتی اگر به شکست برسد یک ناکامی نیست و هیچ چیز نباید راه پیشرفت را سد کند.»
در نتیجه این تصمیم ایوب، در سال ۱۳۷۱ بستنی پریما یا مگنوم به بازار ایران وارد شد و تغییرات بسیاری در درک مردم از بستنی ایجاد کرد. به گفته ایوب، با خط تولید جدید بستنی میهن، بستنی از یک فرآورده تفننی کودکانه به یک اسنک منجمد مغذی برای همه مردم تبدیل شد. ایوب درباره تأثیرات بستنی مگنوم میگوید:
«اکنون که به گذشته نگاه میکنم بسیار خوشحالم که از آن به بعد روح تازهای به صنعت بستنی کشور دمیده شد که تا امروز ادامه دارد. صنعت بستنی ایران از همان سالها توانست بهعنوان یک صنعت مهم غذایی در منطقه مطرح شود و به صادرات چشمگیری دست پیدا کند.»
چالش شیر، آغازی برای شهر لبنیات
بستنی میهن در حال تبدیل شدن به یکی از برندهای محبوب در بین مردم بود و ایوب پایداری با افزایش تقاضا برای محصولاتش وارد فاز جدیدی از تولید شده بود. با افزایش تولید بستنیهای میهن، یکی از چالشهای جدید ایوب تأمین شیر تازه برای تولید بستنیهایش بود. در آن زمان در برخی از فصلها مانند زمستان مشکل جابهجایی شیر تازه وجود داشت و دامداران هم تمایلی به فروش فصلی شیر به ایوب نداشتند. با توجه به اینکه او همیشه روی کیفیت مواد مصرفی برای محصولاتش حساسیت داشت، این چالش ایده جدیدی را در ذهنش ایجاد کرد.
ایوب برای حل مشکل تأمین شیر تازه تصمیم گرفت تا خط جدید تولید شیر پاستوریزه را راهاندازی کند. با این کار دست ایوب برای خرید بازتر میشد و دامداران هم میتوانستند راحتتر با او قرارداد ببندند. در فاصله سالهای ۱۳۷۵-۱۳۷۶ شرکت میهن تولید شیر پاستوریزه را آغاز کرد؛ این کار نه تنها مشکل تأمین شیر برای بستنیها را حل کرد؛ بلکه راحت شدن جابهجایی شیر به ایوب کمک کرد تا بتواند دیگر محصولات لبنی را هم تولید کند. ایوب توانست سهم بالایی را در بازار بستنی و شیر به دست آورد و در ادامه مسیر توسعه میهن برای افزایش تنوع محصولات «شهر لبنیات میهن» را پایهگذاری کرد.
این روزهای میهن
امروزه میهن یکی از بزرگترین مجموعههای تولیدی فعال لبنیات در ایران است و به گفته مدیریت با ۲۵ هزار نفر به صورت مستقیم همکاری و بیش از ۶۰ نوع محصول را تولید میکند. میهن علاوه بر گسترش حوزه فعالیت خود در بازار لبنیات و افتتاح فازهای جدید از شهر لبنیات میهن در سالهای اخیر، ۱۰ شرکت زیر مجموعه دارد که در حوزههایی مانند بستهبندی (پلی پک) فعال هستند. این شرکت محصولات خود را به کشورهایی مانند عراق، کویت، امارات متحده، پاکستان، عمان، قطر، روسیه، مالزی و افغانستان صادر میکند.
ایوب پایداری همیشه معتقد است که «مصرفکننده ایرانی لایق بهترین محصولات جهان است» و به همین دلیل در شرکت میهن در تمامی مراحل تولید از مواد اولیه و ماشینآلات گرفته تا بستهبندی محصولات با بهترین مواد و بهروزترین تکنولوژیها انجام میشود. به گفته نشریه فوربز (Forbes)، شرکت میهن دهمین برند بستنی پرفروش جهان در سال ۲۰۱۶ است. همچنین به گفته سایت میهن، بیشترین سهم بازار فروش بستنی در خاورمیانه را دارد و به نقل از اتاق بازرگانی در سال ۱۳۹۶ میهن سهم ۶۵٪ از بازار بستنی و ۵۰٪ از بازار شیر را داشت.
همچنین ایوب پایداری معتقد است که کارمندان میهن هستند که چرخ کارخانجات و مجموعه شرکتهای وابسته به او را میچرخانند؛ به همین دلیل او روی کارمندانش تعصب دارد و در طول سالهای اخیر با وجود چالشهای مختلف هیچگاه حاضر به اخراج یا کاهش کارگرانش نشده است. او در این باره میگوید:
«حتی اگر تحت فشارهای بیشتر قرار گیرم، هیچ نیرو و پرسنلی را از شرکت حذف یا تعدیل نخواهم کرد و اشتغال بالا با این حجم، برای شرکت در هر حال یک مزیت و افتخار است.»
دومینویی از جنس پایدار
یکی از همراهان ایوب در تمامی این سالها برادر او «فرامرز پایداری» بود که به عنوان قائممقام ایوب نیز در شرکت میهن فعالیت میکرد. اما اختلافات مدیریتی میان دو برادر باعث جدایی فرامرز از میهن میشود و او برند «دومینو» را با لوگویی شبیه به میهن در سال ۱۳۹۰ تأسیس میکند. ایوب پایداری معتقد بود در صورت جدا نشدن برادرش از میهن، امروزه این شرکت میتوانست اکثر بازار بستنی ایران را به دست آورد. او در اینباره میگوید:
«اگر میهن دچار انشعاب نمیشد و خانواده پایداریها به دو شرکت میهن و دومینو تقسیم نمیشدند، قطعاً امروز میهن به سهم ۹۰٪ بازار بستنی دست مییافت.»
ایوب پایداری چگونه توانست «میهن» را به موفقیت برساند؟
امروزه با گذشت چند دهه از فعالیت ایوب پایداری در ایران، او توانسته شرکت میهن را به یکی از بازیگران بزرگ صنعت لبنیات در ایران و خاورمیانه تبدیل کند. اگر بخواهیم علل رشد این شرکت را بررسی کنیم، ایوب پایداری علل رشد میهن را به صورت زیر دستهبندی میکند.
نگاه متفاوت به کیفیت و استمرار آن
او نگاه متفاوتی به کیفیت داشت و به هر قیمتی کیفیت محصولاتش را حفظ میکرد. تهیه مواد اولیه مرغوب و تولید محصول باکیفیت از زمان راهاندازی میهن تاکنون در رأس برنامههای او بود.
قیمتگذاری متنوع
علاوه بر حفظ کیفیت محصول، اهمیت زیادی برای قیمتگذاری قائل بود. به گفته آقای پایداری، قیمتها را همیشه طوری تعیین میکنم که از اقشار ضعیف جامعه تا متمولترینها بتوانند از آن استفاده کنند. امکان خرید را برای فقیرترین اقشار هم فراهم کردیم؛ اما متناسب با همان قیمت، کیفیت را تعریف میکنیم. البته در همان قیمتهای ارزان هم به کیفیت بالا اعتقاد داریم.
نگاه متفاوت به توزیع
برای ایوب همیشه توزیع یک مسأله مهم بود و همیشه علاقه داشت تا بتواند با مشتریهای خود ارتباط مستقیم داشته باشد. به گفته او چه در روزهایی که چرخدستی داشت، چه روزی که نیسان خرید و چه الان که یک کارخانه بزرگ دارد، کماکان برایش مسأله توزیع یک امر مهم است.
در کنار این موارد میتوان تلاش خستگیناپذیر و شبانهروزی، خلاقیت و نوآوری ایوب پایداری و استفاده از تکنولوژی روز را نیز نام برد.
سخن پایانی
داستان زندگی ایوب پایداری درسهای زیادی برای همه ما دارد و به ما نشان میدهد که در سختترین شرایط هم میتوان از صفر شروع کرد و به موفقیتهای بزرگ رسید. همچنین به ما یاد میدهد که:
- همیشه در زندگی مستقل باشید و به تواناییهایتان اتکا کنید. مطمئن باشید در سختترین روزها همین اتکا به خودتان باعث رشد شما خواهد شد.
- اجازه ندهید تا عوامل بیرونی و سختیهای اطراف شما مانع پیشرفتتان شود.
- همیشه در زندگی کاری را انجام دهید که آن را دوست دارید.
- بدانید که برای انجام کارهای بزرگ باید ریسک کرد، برای همین از شکست نترسید و ریسکپذیری را در خودتان پرورش دهید.
- مهارت حل مسأله داشته باشید و آن را در خودتان تقویت کنید تا بتوانید مشکلات و چالشها را با خلاقیت و نوآوری حل کنید.
- برای رقابت و رشد در بازار همیشه حواستان به فرصتها باشد و هر فرصتی را جدی بگیرید.
- نیازهای مشتریهایتان را به خوبی بشناسید تا بتوانید برای رضایت و حفظ آنها بهتر تلاش کنید.