از فقر تا ثروت
اندرو کارنگی یکی از ثروتمندترین تاجران آمریکا شد. شرکت فولاد کارنگی، تکنولوژی روز را در اواخر دههی ۱۸۰۰ بهکار گرفت و انقلابی در صنعت فولاد بهپا کرد. کارنگی تمام خط تولید را، از وسایل حملونقل مواد خام گرفته تا میدانهای ذغالسنگی که سوخت کورهها را تأمین میکردند، تحت تملک خود درآورد. این روش که ادغام عمودی نام دارد، موجب شد که کارنِگی، فولاد را بسیار ارزانتر از رقیبانش، خریداری و تولید کند. با افزایش تولید و تأثیرگذاری کارخانههای او در سراسر کشور، کارنِگی کنترل صنعت فولاد را بیشتر از گذشته، در اختیار گرفت و ثروتمندتر شد.
اندرو کارنگی در فقر مطلق بزرگ شد و این شرایط سخت، موجب شد که او تصمیم بگیرد تا به مردی ثروتمند تبدیل شود. زمانیکه کارنِگی پسری جوان بود، خانوادهی او برای کسب فرصتهایی که در اسکاتلند برایشان فراهم نبود، به آمریکا مهاجرت کردند. کارنِگی بسیار پرتلاش و بااراده بود؛ هر کاری را بهبهترینشکل ممکن انجام میداد و همواره بهدنبال گرفتن مسئولیتهای بیشتر بود. او علاقهی زیادی به یادگرفتن داشت و اغلب به کتابخانهی کوچکی که مخصوص پسران کارگر بود میرفت.
کارنِگی عاشق مطالعه و کسب دانش بود. اخلاق کاری منحصربهفرد کارنِگی موجب ارتقا روزافزون او در راهآهن پنسیلوانیا شد. بعد از جنگ داخلی، کارنِگی به ظرفیتهای موجود در تجارت آهن و فولاد پی برد و پا در مسیر ثروتمند شدن گذاشت.
فلسفهی موفقیت اندرو کارنگی
عزم جدی برای رهایی از فقر، ریسک پذیری، آینده نگری، پیشبینی روند تغییرات و صرفهجویی در هزینهها، عوامل اصلی موفقیت اندرو کارنگی در تجارت بودند. کارنگی معتقد بود که «هزینهها و خرج را کم کنید تا سود کنید.»
تا سال ۱۹۰۰ شرکت فولاد کارنگی در تولید فلز، از کشور بریتانیای کبیر پیشی گرفت. در سال ۱۹۰۱ کارنِگی سهام خود را بهقیمت ۴۸۰ میلیون دلار به چی.پی مورگان، بنیانگذار یو اس استیل، فروخت و ثروتمندترین مرد جهان شد.
اندرو کارنگی همواره میگفت: «مردی که ثروتمند بمیرد، بیآبرو مرده است!» او بعد از فروش فولاد کارنگی در ۶۴ سالگی، پول حاصل از آن را صرف کمک به یادگیری و پیشرفت افراد نیازمند کرد. او با مؤسسههای خیریهای که بهصورت نقدی به افراد نیازمند کمک میکردند، مخالف بود؛ بنابراین حدود ۳۵۰ میلیون دلار از ثروت خود را صرف ساخت مؤسسات آموزش عالی کرد.
توصیههایی برای موفقیت
1_ مهم نیست که چه استعدادهایی دارید، اگر نمیتوانید برای پیشرفت و حرکت در خودتان انگیزه ایجاد کنید، محکوم به قناعت و درجازدن در شرایط فعلی هستید.
2_ شاد و امیدوار باشید تا موفق شوید.
3_ کسی که بخواهد تمام کارها را بهتنهایی انجام دهد و یا تمام بودجهی خود را صرف انجام یک کار کند، یک رهبر موفق نخواهد بود.
4_ باور کنید که در آستانهی یک موفقیت بینظیر هستید و یک زندگی موفق و باشکوه در انتظار شماست؛ برای دستیابی به این باور تلاش کنید.
5_ وقتی شما ثروتمند میشوید وضع مالی اطرافیانتان هم بهتر خواهد شد.
6_ یک فرد معمولی فقط ۲۵ درصد انرژی و توانایی خود را بهکار میگیرد. کسانی که ۵۰ درصد ظرفیت خود را بهکار میگیرند موفق و عدهی انگشتشماری که ۱۰۰ درصد تواناییهای خود را در راه پیشرفت استفاده میکنند، بدون شک موفقترین هستند.
7_ منتظر تأیید دیگران نباشید.
8_ راز موفقیت در این است که تواناترین و لایقترین فرد را برای انجام هرکاری انتخاب کنید؛ نه اینکه خودتان همهی کارها را انجام دهید.
9_ اگر کسی تمایل به پیشرفت نداشته باشد، شما نمیتوانید او را مجبور به پیشرفت کنید.
10_ هرکاری که تابهحال انجام دادهاید، به این دلیل انجام شده که شما هدفی داشتهاید و برای رسیدن به آن هدف، وارد عمل شدهاید.
11_ بزرگترین هدف ممکن را برای خود درنظر بگیرید.
تاجری زیرک
کارنگی شناخت خوبی روی انسانها داشت، او بهترین و مناسبترین فرد را برای هر شغلی انتخاب میکرد و همین موجب موفقیت وی و بالا رفتن ارزش شرکت فولاد کارنگی در حد چندصدمیلیون دلار بود. او هم مانند بسیاری از صنعتکاران آن زمان ازجمله راکفلر بهعنوان فردی فئودال شناخته میشد؛ چراکه او هرگز دستمزد کارگرانش را افزایش نداد. باوجوداین ثروت کارنگی هرگز باعث نشد که او زندگی گذشتهی خود را فراموش کند. او همواره مخالف ثروتمندان متکبر بود و بیمسئولیتی آنها در برابر اقشار ضعیف جامعه را نکوهش میکرد.
کارنگی عمیقا معتقد بود که تحصیلات کلید و قانون موفقیت در زندگی است. آنچه که امروز یاد میگیریم، عامل قدرت ما در آینده است. دسترسی رایگان به کتابخانهها برای عموم، از تعهداتی بود که اندرو کارنگی برای خود تعیین کرده بود.
کارنگی بسیار باهوش و زیرک بود. او فردی باوجدان بود و از جایگاه و قدرت خود برای کمک به جامعه استفاده میکرد.
فعالیتهای خیرخواهانه
در سال ۱۸۸۹ او کتابی با عنوان «انجیل ثروت» نوشت. او در بخشی از این کتاب چنین مینویسد: «ثروت ثروتمندان، امانتی است که دراختیار آنها قرار گرفته و ثروتمندان ازلحاظ اخلاقی موظف هستند که ثروت خود را در راه کمک به سایرین وقف کنند.»
در سال ۱۹۱۱ کارنگی، انجمن خیریهی کارنگی تشکیل داد. او از طریق این انجمن سود حاصل از فعالیتهای خود را صرف کمک به نیازمندان میکرد. انجمن خیریهی کارنگی هنوز هم پابرجاست. سازمان خیریه کارنگی در سال ۱۹۱۱ با سرمایهای حدود ۳۵ میلیون دلار تأسیس شد، که امروزه این مبلغ تقریبا معادل ۲ بیلیون دلار است. این سازمان در زمان تأسیس، بزرگترین سازمان خیریه در نوع خود بود. این انجمن از زمان تأسیس تا کنون حدود یکونیم بیلیون دلار صرف کمک به نیازمندان کرده است.
این سازمان میراث اندرو کارنگی برای آیندگان در جهت کمک به مردم است. کارنگی با خدمات خود دانش و پیشرفت را در جامعهی آن زمان ترویج داد. فعالیت در راستای ایجاد صلح جهانی، فعالیتهای خیریه اثرگذار و یاری رساندن به افرادی که تمایل به بهبود وضع زندگی خود دارند، از افتخارات انجمن کارنگی است.
در سال ۱۹۸۱، کارنگی هزینهی ساخت یک سالن آمفیتئاتر را پرداخت. سالن کارنگی در نیویورک سیتی، هنوز هم درحال فعالیت است و یکی از مشهورترین سالنهای این شهر بهشمار میرود. فلسفهی نوعدوستی کارنگی «انجام کارهای خیر واقعی و ماندگار در جهان» بود. اراده و کارنامهی موفقیتهای کارنگی در طول زندگیاش، افراد بسیاری را تحتتأثیر قرار داده است. مطالعهی زندگی او انگیزهی تلاش و کمک به همنوع را در انسان بیدار میکند.
سخت کوشی و علاقهی کارنگی به یاری رساندن به انسانها، مصداق بارزی از این ادعاست که موفقیت، مفهومی فراتر از کسب ثروت کلان و یا تصدی قدرت است، موفقیت کارهای نیکی است که از خود برای آیندگان بهعنوان الگو، برجا میگذاریم.