در کشور ایران، معلولان یعنی بزرگترین اقلیت جمعیتی، از کمینهی امکانات رفاهی برای حاضرشدن و آمدن در جامعه برخوردار هستند و بستر مناسبی بهمنظور شکوفایی و رشد استعدادهای ذاتی و خدادادی آنها فراهم نیست؛ چون هنوز نگرش عمومی جامعه به این اشخاص، به درجات بالا نرسیده و مدتی طول میکشد تا رعایت حقوق شهروندی این افراد بهطور کامل انجام شود.
در این شرایط، در سالهای اخیر تعداد کمی از این افراد نیز بودهاند که به هر دلیلی (چه همت ذاتی و چه حمایت خانواده) به موفقیت دست یافتهاند و در جامعه به الگو تبدیل شدهاند.
یکی از افراد معلولی که قادر بود با فلج اطفال خود، که دو پا و تقریباً یک دستش را فلج کرده بود، با باور قلبی روبهرو شده و بر آن غلبه کند، سید محمد موسوی است. او باور دارد که معلول بودن در واقع محدودیت جسم میباشد و نه ناتوانی. او در زمینهی مدیریت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران بهعنوان یک کارآفرین برگزیده، بخش اعظمی از تولید ملی را متعلق به خود کرده و بههمراه این رشد فکری، از استعدادهای خدادادیاش در زمینهی خدمت به دیگران استفاده کرده است.
تولد محمد
سید محمد موسوی در سال ۳۳، در شهر قزوین، در خانوادهای مذهبی متولد شد. او در کودکی بهعلت ابتلا به فلج اطفال، از ناحیهی دو پا به معلولیت دچار گشت. علیرغم مشکلات گوناگونی مانند مقاومت مدیر دبستان در ثبتنام او بهعلت معلول بودن، تحصیلاتش را در کشور ایران به پایان رساند و در سال ۵۵ برای ادامه تحصیل در رشتهی پزشکی، به آمریکا رفت. او در سال ۵۸، بعد از انقلاب به کشور ایران برگشت. او در نهادهایی مثل کمیتهی امداد امام در سیستان و بلوچستان کار میکرد. از سایر مسئولیتهای او میتوان به مدیریت اداره تلگراف و تلفن و پست قزوین اشاره کرد.
همهی ما شرکت فیروز را بهقدمتش و همچنین کالاهایی تولیدی برای کودکان، میشناسیم؛ ولی این شرکت با اندیشهی کارآفرینانهی فردی ساخته شده و اگرچه خیلی مشهور نیست ولی توانسته مفهوم جدید از توانیاب را عرضه کند. در ادامه بیشتر با مؤسس شرکت فیروز بیشتر آشنا میشویم.
اتفاقی که در کودکی افتاد
محمد موسوی در کودکی به بیمار فلج اطفال مبتلا گشت و دیگر قادر به راهرفتن نبود. او در یک مصاحبه گفته بود: «در کودکی هنگامی که ۶ ساله بودم، فهمیدم که نمیتوانم راه بروم و بهرغم دوستانم نمیتوانم بازی کنم. ناگهان دنیا بر سرش خراب میگردد و اندوهگین گوشهای مینشیند. مادر او با مشاهدهی این وضعیت، برایش شنلی با تکهای پارچه از جنس ساتن درست میکند؛ نزد او رفته، شنلی که درست کرده به پشت او میبندد و میگوید: قرار نیست که با بچهها بازی کنی؛ تو میبایست همانند پادشاهی بنشینی و به بازی دیگران نظارت داشته باشی و دستور بدهی. تو میبایست جایگاه خود را در زندگی بدانی و درست در همان جا برترین باشی».
زندگی دوران نوجوانی و جوانی
سید محمد موسوی در دبیرستان بسیار گوشه گیر میشود، به طوری که ۳ سال پیاپی مردود میشود. وی در اوج جوانی و نوجوانی که سایر نوجوانان مشغول تفریح و بازی و سرگرمی میشوند، به گوشه گیری و انزوا وی آورد و به دور از دیگر هم سن و سال هایش، ساعتها در خانه مینشست و به تفکر مشغول میشد. در حقیقت سید محمد موسوی نیز دوست داشت همانند سایر نوجوانان ورزش کند، لباس بپوشد و فعالیت کند اما معلولیت، برای وی به یک محدودیت مبدل شده بود. اما وی تصمیمش را برای گرفتن مدرک تحصیلی جدی کرد. وی تصمیم گرفت تا پزشک شود و از معلولیت و محدودیت جلوگیری نماید.
سفر به آمریکا
سید محمد موسوی برای اینکه بتواند پیشرفت بیشتری داشته باشد، تصمیم میگیرد تا به آمریکا برود و در آنجا به تحصیل مشغول شود. زیرا در ایالات متحده، معلولین هم از حقوق اجتماعی بیشتر و هم شرایط تحصیل بهتری برخوردارند. وی با هزینه برادران بزرگترش به آمریکا میرود و از سال ۱۳۵۵ زندگی مجری خود را در آمریکا آغاز کرد. البته وضع مالی وی چندان هم خوب نبود. او به دلیل مشکل مالی نمی توانست هر روز تلفن بزند. حتی هزینه هر سال بازگشت به ایران را نیز نداشت، لذا تصمیم گرفت تا پزشک نشده به ایران بازنگردد.
وی همچنین با جنبش دانشجویی خارج از کشور آشنا شد و به سمت فضای اجتماعی سیاسی خارج از کشور رفت. با آغاز گسترش ندای آزادی در ایران، وی فعالیتش را در جنبشهای دانشجویی بیشتر کرد، به طوری که دیگر بسیار پویا شده بود و احساس نمی کرد که یک معلول است.
سید محمد موسوی در اولین روزهای سال ۱۳۵۸ تصمیم میگیرد به ایران بازگردد. پس از بازگشت به ایران شروع به فعالیت فرهنگی در شهرک صنعتی البرز کرد و شاید همین جا اولین ارتباط سید محمد موسوی با صنعت رقم میخورد.
با شروع انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها، یکی از اتفاقات مهم زندگی سید محمد موسوی رقم میخورد. زیرا وی به همراه یکی از دوستانش که در آمریکا با هم تحصیل میکردند، تصمیم میگیرند تا برای ادامه تحصیل به دانشگاه تهران مراجعه کنند ولی با تعطیلی دانشگاهها ، وی دیگر در خود قوه ادامه تحصیل را نمی بیند و تصمیم میگیرد خود را وقف امور مربوط به انقلاب نماید.
اغاز فعالیت در صنعت کشور
وی اقدام به ایجاد نمایشگاهی به نام نمایشگاه پاسداران صنعت اسلام مینماید. این نمایشگاه با موضوع خودکفایی، در زمانی برپا شد که این نمایشگاهها زیاد رایج نبود. در این نمایشگاه صنایع گوناگون تولیدات، دستاوردها، مواد اولیه و … را به نمایش گذاشتند و ۷۰ نفر از نمایندگان مجلس از این نمایشگاه بازدید نمودند.
وی در سال ۱۳۶۵ مدیر شرکت خانه سازی البرز میشود. شرایط حقوق بهتر یکی از دلایلی بود که سید محمد موسوی را ترغیب به پذیرفتن پیشنهاد مدیریت این شرکت کرد. شرکت در آن زمان شرایط خوبی نداشت و سید محمد موسوی تصمیم گرفت آن را احیا کند. بعد از دو سال فعالیت سوددهی شرکت آغاز شد. وی با کمک برادرش مقداری سرمایه تهیه میکند و شرکت را توسعه میدهد، همچنین سهام سایر دوستانش در شرکت خانه سازی البرز را نیز خریداری مینماید. به این ترتیب، سید محمد موسوی اقدام به پایه گذاری شرکتی به نام گروه مدیران البرز میکند.
شرکت فیروز
کارخانه فیروز که با نام شرکت جانسون اند جانسون از سال ۱۳۵۳ در ایران فعالیت میکرد، در سال ۱۳۷۹ به مزایده گذاشته شد. سید محمد موسوی و دیگر اعضای گروه مدیران البرز آن را خریداری میکنند. این شرکت در ابتدا فقط ۵ محصول تولید میکرد و ۳۵ نفر پرسنل داشت که سید محمد موسوی تولید آن را به ۷۰ محصول و تعداد کارکنان را به ۶۰۰ نفر افزایش میدهد. همچنین اقدام به ایجاد بخش آی تی، ایزو و واحد تحقیق و توسعه در شرکت میکند.
در حال حاضر حدود ۸۵ درصد کارکنان این شرکت معلول هستند. شرکت فیروز یکی از شرکتهای بسیار تاثیرگذار در صنعت کشور است که محصولات باکیفیتی متناسب با استاندارد جهانی بهداشت کودک تولید میکند.
در پایان…
سید محمد موسوی در سال ۷۳ با عدهای از معلولان، نهادی مردمی را بنا نمودند که بزرگترین هدف آن تحول نگرش عمومی جامعه به معلولان، اثبات توانمندیها و حمایت از حقوق اجتماعی آنان بود؛ بهویژه برای مسئولان کشور که به این عزیزان بگوید:
«بله؛ با دستان خالی نیز میتوان قدمهای مؤثری به سمت رفع مشکلات معلولان برداشت و اگر دستگاههای دولتی ما را حمایت کنند، این قدمها فراگیرتر و بلندتر خواهند بود. او با کوهی از سوابق درخشان مدیریتی و تجربه، توانست حداکثر فرصت شغلی را بهوجود بیاورد و در روز جهانی معلولان، توسط رئیس محترم سازمان بهزیستی، بهعنوان کارآفرین نمونه انتخاب و معرفی شده و لوح تقدیر مخصوص نخبگان را از ریاست محترم جمهوری بگیرد تا این واقعهی حائز اهمیت، انگیزهای شود که توسط وزارت رفاه، بهعنوان مسئول کارگروه اشتغال افراد معلول منصوب گردد.»
درست است که سید محمد موسوی سالهاست سِمَت مدیرعاملی شرکت فیروز را برعهده دارد، اما در همین مقام نیز شاهد حضور معلولان بهعنوان کارکنان و کارگران کارخانه فیروز هستیم که ۶۰% از آنها را تشکیل میدهند و با دلگرمی به کار خود میپردازند.