میلیونر جوان
دنیل اک(Daniel Ek)، موسس و همبنیانگذار اسپاتیفای(Spotify)، در سال۱۹۸۳ در خانوادهای متوسط و در محله نهچندان جالب Ragsved استکهلم متولد شد. وقتی دنیل ۵ساله بود، در فاصله چند ماه نخست از پدربزرگ و مادربزرگش (که خواننده اپرا و پیانیست سبک جاز بودند) یک گیتار و کمی بعد از پدرخواندهاش که مهندس IT بود (پدر واقعی دنیل، آنها را پس از تولدش ترک کرده بود) یک دستگاه کامپیوتر Commodore 20 هدیه گرفت. این باعث شد خیلی زود با عناصر تشکیلدهنده اسپاتیفای – یعنی موسیقی و فناوری کامپیوتر – آشنا شده و علاقهای عمیق به هر دو پیدا کند. از قرار او استعداد غریبی در هر دو زمینه داشت. تنها ۲سال بعد دنیل که الان ۷ ساله بود، میتوانست در حالی که در اتاقش به صدای پخششدن موسیقی MTV گوش میداد و از آن انگلیسی یاد میگرفت، کدهای اولیه بزند. این آغاز راه دنیل بود.
با رسیدن دنیل اک به ۱۴سالگی، دنیا درگیر پدیدهای جدید بهنام اینترنت و حباب داتکام شده بود. دنیل که سابقه خوبی در کار با کامپیوتر و برنامهنویسی داشت، فرصت را از دست نداد و با استفاده از کامپیوتر دبیرستان و کمی بعد یکی از آشنایان شروع به طراحی و ساخت وبسایتهای تجاری برای مشتریان کرد. او از اولین مشتری ۱۰۰ دلار و از دومی تنها ۲۰۰ دلار بهعنوان دستمزد دریافت کرد. اما وقتی دنیل فهمید که نرخ ساخت وبسایت برای شرکتها در آن زمان ۵۰ هزار دلار است، دستمزد خود را بالاتر برده و به ۵ هزار دلار برای هر پروژه رساند. هرچند کماکان قیمت کمتر باعث میشد مشتریان بیشتری داشته باشد و سعی میکرد حاشیه سود اندکش را با تعداد تولید بیشتر جبران کند.
بهزودی کسبوکار دنیل نوجوان بهقدری گسترش پیدا کرده بود که مجبور شد به دنبال نیروی کار باشد. اولین انتخاب او دوستان مدرسهاش بودند. دنیل به همکلاسیهایش HTML و Photoshop یاد میداد و از آنها در طراحی و ساخت وبسایت برای مشتریان خود کمک میگرفت. با رسیدن به ۱۶سالگی درآمد دنیل به ۱۵ هزار دلار در ماه رسیده و از والدینش بیشتر شده بود. در واقع آنها وقتی متوجه موفقیتهای مالی پسرشان شدند که فهمیدند او هر روز با یک ساز جدید یا تلویزیون بزرگ به خانه میآید. البته بهزودی سروکله مقامات مالیاتی سوئدی که «میخواستند بدانند این همه پول از کجا میآید» پیدا شد و دنیل را مجبور کردند که شرکت خود را به ثبت رسمی برساند.
در همین دوران بود که گوگل فعالیت خود را آغاز و با سرعت و تواناییهای خود دنیل جوان را شیفته خود کرد. دنیل اک بهسرعت برای همکاری در گوگل درخواست داد، اما بهخاطر نداشتن مدرک دانشگاهی رد شد. او که بهقول خود در این مقطع بسیار «یاغی» بود، بهدنبال تاسیس شرکت جستجوی اینترنتی خود رفت. هرچند بهقول خودش «این کار از آنچه فکر میکردم سختتر بود». پروژه دنیل برای رقابت با گوگل به جایی نرسید، اما در گیر و دار آن موفق شده بود در ۱۸سالگی به یک کارآفرین موفق با تیمی ۲۵ نفره از کارکنان و درآمد حدود ۵۰ هزار دلاری در ماه تبدیل شود. دنیل پس از اتمام دبیرستان وارد دانشگاه سلطنتی فناوری سوئد شد تا در رشته مهندسی کامپیوتر تحصیل کند. اما پس از یکی دو ماه و وقتی فهمید سال اول دانشگاه تنها به تدریس ریاضیات پایه اختصاص دارد، انصراف داد تا روی کار خود تمرکز کند.
در نهایت یک شرکت تبلیغاتی بهنام Tradedoubler از او خواست برنامهای بنویسد که به آنها نشان بدهد با چه مشتریانی قرارداد بستهاند. نرمافزار تولیدی دنیل آنقدر کاربردی بود که در نهایت شرکت در سال ۲۰۰۶ حقوق معنوی آن را به قیمت یک میلیون دلار از او خریداری کرد. دنیل اک یک میلیون دلار دیگر هم از فروش حقوق ثبت اختراع آن دریافت کرد تا در ۲۳ سالگی تبدیل به میلیونری خودساخته شده باشد. برای مدتی، دنیل با فراری قرمز، آپارتمان لوکس و زندگی شبانه استکهلم سرگرم بود. هرچند، بهسرعت دریافت این سبک زندگی نمیتواند برای او چندان جذاب باشد و با فروش همهچیز به یک خانه ویلایی در حومه استکهلم بازگشت تا به مراقبه، نواختن (او گیتار، گیتار باس، درام و پیانو مینوازد، اما خوانندگی نمیکند) و بازیابی خود بپردازد. اینجا بود که به فکر ترکیب دو موضوع مورد علاقهاش یعنی موسیقی و فناوری و ایجاد جایگزینی برای سایت محبوب دوران نوجوانیاش یعنی Napster افتاد.
دنیل اک امروزه بهعنوان شخصیت اصلی پلتفرم اسپاتیفای شناخته میشود. دنیل اک در مورد انتخاب نام شرکت میگوید که نام اسپاتیفای از کلمه ای بوده که مارتین به اشتباه تلفظ کرده و بعدها، آنها ترکیب Spot و identify را برای توجیه و توضیح آن انتخاب کردهاند. دنیل اک متولد سال ۱۹۸۳ در منطقه Ragsved است. او از همان کودکی علاقهی دیوانه کنندهای به موسیقی داشت. او از سن ۱۴ سالگی شروع به برنامهنویسی وب کرد و پس از مدتی به درآمد ۵۰ هزار دلار در ماه دست پیدا کرد و با این سرمایه شرکتی با ۲۵ تا ۳۰ کارمند افتتاح کرد. البته دنیل در سن ۱۶ سالگی تصمیم گرفت در گوگل استخدام شود اما به دلیل نداشتن مدرک دانشگاهی موفق به ورود به گوگل نشد.
دنیل و مارتین در سال ۲۰۰۵ با یکدیگر آشنا شدند، دنیل در مورد ایدههای اولیه این استارتاپ را در انجمنی در وبسایت کویر نوشته است:
« ایدههای زیادی را با یکدیگر بررسی میکردیم و زمان بسیاری را در آپارتمان من در شهر استکهلم به این کار میپرداختیم. من یک کامپیوتر مخصوص سینمای خانگی داشتم و ما با بررسی آن به مشکل دریافت محتوا رسیدیم که با وجود نپستر، هنوز پابرجا بود. نهایتاً چالش تأمین محتوای موسیقی، ایدهی اسپاتیفای را در ما به وجود آورد.»
داستان موفقیت اسپاتیفای تقریباً شبیه به اکثر برندهای موفق جهان است. آنها توانستند یک مشکل بزرگ را حل کنند. به اشتراکگذاری غیرقانونی فایلها، همواره یک مشکل اساسی در دنیای اینترنت بوده است. همچنین شرکت غول این زمینه یعنی پایر بی هم در آن سالها در سوئد بود و با آغاز کار اسپاتیفای آنها در کانون فعالان حوزه سرگرمی آمریکا و دیگر نقاط جهان قرار میگرفتند.
بعد از دو سال فرایند تحقیق اولیه، اپلیکیشن اسپاتیفای در ۷ اکتبر ۲۰۰۸ رونمایی شد. از زمان رونمایی، حسابهای کاربری رایگان بهصورت دعوتنامه در سرویس ساخته میشدند تا به رشد سریعتر این پلتفرم کمک کند. البته حسابهای پریمیوم یا پولی هم از همان اول کار به این اپلیکیشن افزوده شد.
شرکت مالک اپلیکیشن از همان روزهای اولیه افتتاح با فعالان دنیای موسیقی برای کسب مجوزهای لازم فروش وارد مذاکره شد. آمارهای بلومبرگ نشان میدهد که درآمد جهانی موسیقی در سال ۱۹۹۹ میلادی به اوج خود یعنی رقم ۲۷ میلیارد دلار رسیده بود این آمار تا سال ۲۰۰۸ یک روند نزولی داشت و به ۱۴ میلیارد رسید.
در این سال بود که تهیهکنندههای دنیای موسیقی مانند Universal،EMI Music،Sony و Warner تصمیم گرفتند با اسپاتیفای به مدیریت یک جوان ۲۵ ساله همکاری کنند و محصولات خود را در اختیار او بگذارند.
مدیر شرکت ضبط موسیقی یونیورسال بعد از دیدن اولین نمونههای اپلیکیشن اسپاتیفای به آن علاقهمند شد او میگفت امکان ندارد سرویسی به این خوبی ارائه شده باشد و بیتردید این محصول ناجی دنیای موسیقی خواهد بود.
اولین سرمایهگذاران اسپاتیفای، Li Ka-shing،Creandum،Northzone و Horizons Ventures بودند که در مجموع ۲۱.۶ میلیون دلار در دور اول جذب سرمایه، به شرکت اسپاتیفای پرداخت کردند.
یک سال بعد، لی کا-شینگ و چند شرکت دیگر ۵۰ میلیون دلار دیگر در دور دوم جذب سرمایه به اسپاتیفای پرداخت کردند. در دور سوم هم ۱۶۱.۱ میلیون دلار از طرف فاندرز فاند و شان پارکر (مؤسس نپستر) در سال ۲۰۱۰ به اسپاتیفای واریز شد.
نکته جالب در مورد جذب سرمایه اسپاتیفای این است که جذب سرمایه در سالهای ابتدایی آسان نبود و حتی دنیل یکبار برای گرفتن وقت ملاقات با سرمایهگذار، بیرون دفتر یکی از سرمایهگذاران، شب را به صبح رساند.
توسعه بین المللی
از فوریه سال ۲۰۰۹ میلادی، ثبتنام بخش رایگان برای منطقه بریتانیا در اسپاتیفای فعال گردید. بعد از مدتی و با ارائه خدمات موبایلی بهینه، ثبتنامها با سرعت زیادی در اپلیکیشن اسپاتیفای انجام میگرفت و شرکت مجبور شد برای مدتی آن را لغو و طرح ثبتنام با دعوتنامه را در بریتانیا اجرا کند. در همین سال اولین کارتهای تخفیفی اسپاتیفای در کریسمس به مخاطبان ارائه شدند.
یکی از اولین طرفداران پروپاقرص سرویس اسپاتیفای کارآفرین مشهور مارک زاکربرگ (بنیانگذار فیس بوک) بود که در صفحه فیسبوک خود آن را یک سرویس فوقالعاده معرفی کرد.
تا سپتامبر سال ۲۰۱۰ میلادی فقط دو سال بعد از راهاندازی اسپاتیفای تعداد موسیقیهای موجود در این سرویس به ۱۰ میلیون موسیقی رسید و فاصله اسپاتیفای با پادشاهی ۱۱ میلیونی آیتونز نزدیک و نزدیکتر شد. میزبان بعدی اسپاتیفای ایالاتمتحده آمریکا بود در سال ۲۰۱۱ اسپاتیفای در آمریکا شروع به فعالیت کرد و دوره رایگان ۶ ماه به همراه نمایش تبلیغات و استفاده نامحدود از موسیقی به کاربران ارائه گردید. قبل از ورود اسپاتیفای آمریکا تعداد کاربران این پلتفرم ۶.۶۷ میلیون نفر بود که یک میلیون از آنها کاربر سرویسهای پریمیوم یا پولی بودند.
در سال ۲۰۱۲ اسپاتیفای به رشد خود در بازار ادامه میداد و این شرکت به آمار بالای کاربران فعال و پنج میلیون کاربر حساب پریمیوم رسیده بود. در آن سال، سرمایهگذاران زیادی به اسپاتیفای علاقهمند شدند. در میان سرمایهگذاران نام شرکتهای بزرگ مانند کوکاکولا، دیجیتال اسکای و اکسل پارتنر به چشم میخورد که در چند دوره جذب سرمایه میزان سرمایه جذب شده این پلتفرم به ۵۳۷.۷ میلیون دلار رسید. در سال ۲۰۱۴ میلادی اسپاتیفای برای توسعه خدمات خود شرکت فعال در زمینهی هوش مصنوعی و یادگیری عمیق The Echo nest را خریداری کرد. خروجیهای این شرکت ابزارهایی را برای درک بهتر عادتهای موسیقیهایی کاربران اسپاتیفای را فراهم میکرد. در همان سال یک شرکت دیگر هم با همین هدف تحت عنوان Seed Scientific توسط اسپاتیفای خریداری شد. شرکت مذکور هم در زمینه تحلیل داده در اختیار پلتفرم اسپاتیفای بود.
ارزش اسپاتیفای در سال ۲۰۱۵ میلادی ۱۰ میلیارد دلار تخمین زده شد. در همان سال یک امکان دیگر نیز به پلتفرم اسپاتیفای اضافه شد، آنها موزیک ویدیو را هم به سیستم خود افزودند. در سال ۲۰۱۶ میلادی مدیران اسپاتیفای برای توسعه و گسترش سرویس و خدمات خود با چالشهایی روبرو بودند که برای حل آنها از مقامات دولتی سوئد درخواست کمک کردند.
بنیانگذاران این شرکت سوئدی در نامه خود به دولتمردان سوئدی از آنها درخواست کردند تا ۳ مانع اساسی بر سر رشد و توسعه هر چه بیشتر آنها در بازارهای جهانی را برطرف کنند. این موانع یک سد بزرگ برای جذب نیروهای مستعد توسط این شرکت بود. آنها در نامه خود گفتند که این موانع باید بهسرعت برطرف شود و اگر این کار صورت نگیرد، هزاران نیروی مستعد و حرفهای آنها برای ادامه کار به آمریکا مهاجرت خواهند کرد.
اقدام بعدی مدیران اسپاتیفای در آن دوران افزایش محبوبیت و بازاریابی برند بود. آنها در پایان سال ۲۰۱۶ بیلبوردهای تبلیغاتی بزرگی را در شهرهای بزرگ جهان اجاره کردند تا کمپینهای تبلیغاتی خود را به فاز جدیدی وارد کنند. ایده این تبلیغات بهصورتی بود که متن و طراحیهای این بیلبورد با کاربران سرویس و عادتهای آنها در گوش دادن به موسیقی شوخی میکرد. بهعنوانمثال در یک بیلبورد اسپاتیفای خطاب به فردی که ۴۲ بار آهنگ «Sorry» را در شب ولنتاین گوش کرده بود نوشت «چه اشتباهی انجام دادی؟»
پلتفرم اسپاتیفای هیچوقت فرایند توسعه خود را متوقف نکرده و همواره در پی بهینهسازی خدمات به هر دو بخش پلتفرم یعنی خریداران و هنرمندان بوده است.
آنها در سال ۲۰۱۶ استارتاپ CrowdAlbum را خریداری کردند که با جمعآوری و تحلیل دیتای آثار هنری هنرمندان به آنها کمک میکرد تا مخاطبان بیشتری را جذب و درآمد خود را افزایش دهند.
مشارکت و همکاری با دیگران
در سالهای اخیر اسپاتیفای علاوه بر خرید شرکتها و استارتاپهای مختلف، در پروژههای متعددی با شرکتهای دیگر وارد همکاری شده است. یکی از بزرگترین نمونههای این همکاریها در سال ۲۰۱۵ با شرکت سونی انجام پذیرفت. در آن سال شرکت سونی، سرویس پلیاستیشن موزیک خود را با همکاری اسپاتیفای راهاندازی کرد تا سرویسهای پلتفرم اسپاتیفای در دستگاههای پلیاستیشن ۳ و پلیاستیشن ۴ و همچنین گوشیهای هوشمند سری اکسپریا قابلدسترسی باشد.
اسپاتیفای برای ارائه محتوای اختصاصی نیز با شرکتهای مختلفی همکاری کرده است. یکی از این موارد میتوان به کنفرانس South by Southwest اشاره کرد که در سال ۲۰۱۶ قسمتی از محتوای خود را از طریق پلتفرم اسپاتیفای پخش کرد.
همکاری دیگر اسپاتیفای با شرکت فعال در زمینه مسیریابی Ways از دیگر همکاریهای اسپاتیفای با دیگر شرکتها است. بر اساس این قرارداد کاربران اپلیکیشن ویز در زمان گوش دادن به موسیقی میتوانند مسیر خود را نیز از ویز دریافت کنند. در همان سال خبر بزرگ بعدی در مورد همکاریها از سمت مایکروسافت به گوش رسید. مایکروسافت در این سال اعلام کرد که پخش موسیقی بر سرویس استریم Groove را پایان داده و تمامی موسیقیهای کاربران به اسپاتیفای انتقال خواهد یافت.
در سالهای اخیر یکی از بزرگترین قراردادهای همکاری اسپاتیفای امضا شد. این همکاری با بازوی شرکت چینی تنسنت در بازار موسیقی یعنی TME انجام پذیرفت.
بر اساس این قرارداد این دو شرکت با تبادل سهام با یکدیگر تفاهم میکنند تا یک اتحاد را در این صنعت تشکیل دهند.
از آخرین قراردادهای همکاری اسپاتیفای میتوان به همکاری با پیامرسان Discord و پلتفرم استریم ویدیو Hulu اشاره کرد.
چالشها
یکی از بزرگترین چالشهای اسپاتیفای رقابت با اپل و بحثهای حقوقی با این برند بوده است. شرکت اپل قبل از ظهور اسپاتیفای در این بازار حضور داشت، اما با سبک درآمدی متفاوت. در واقع اپل با فروش قطعات موسیقی یا آلبومها با قیمت ثابت در حال فعالیت بود.
در جولای ۲۰۱۵ یک پیام گروهی از طرف اسپاتیفای برای کاربران این پلتفرم در اپ استور ارسال شد، در این پیام از کاربران خواسته شد تا عضویت خود را لغو کرده و مستقیم از وبسایت اسپاتیفای استفاده کنند. این اقدام برای دور زدن حق کمیسیون ۳۰ درصدی بود که اپل از پرداختهای درون برنامهای اپلیکیشنهای اپ استور دریافت میکرد.
هر دو طرف این جدال برای اثبات حقانیت خود و رقابت سالم، ادعاهایی را عنوان میکردند. در ماههای بعد، پلتفرم اسپاتیفای هنرمندانی که محتوای اختصاصی خود را در اپل موزیک میدادند به نوعی جریمه کرد. در حال حاضر هم دعواهای قانونی این دو برند همچنان ادامه دارد و اتحادیه اروپا و دیگر سازمانهای قانونی نیز در حال تدوین قوانینی برای جلوگیری از سوءاستفاده هر یک از طرفین از بازار هستند.
علاوه بر چالش درگیری همیشگی با اپل، اسپاتیفای از همان آغاز فعالیت خود مورد هجوم انتقادهای زیادی بوده است. اولین انتقاد بر اسپاتیفای از سوی تولیدکنندگان آثار هنری است. آنها هزینه پرداختی را بسیار ناعادلانه قلمداد میکنند. همانطور که گفتیم اسپاتیفای قیمت ثابتی را به هنرمندان پرداخت نمیکند و درآمد هنرمندان کاملاً وابسته به تعداد دفعات پخش قطعات موسیقی آنهاست. این درآمد هم ابتدا به صاحبان قانونی آثار و سپس طبق قراردادهای بین آنها به هنرمندان تعلق میگیرد.
اسپاتیفای منتقدان سیاست پرداختی زیادی هم در بین هنرمندانی بزرگ مانند تامی اورک و تیلور سوئیفت دارد که این افراد برای مدتی بهطور کامل آثار موسیقیهای خود را از این پلتفرم حذف کردند. البته این انتقادات در تمامی سرویسهای استریم موسیقی وجود دارد؛ اما در این میان اسپاتیفای بهعنوان رهبر این بازار در تیررس انتقادات جدیتری قرار دارد. اسپاتیفای همواره در پاسخ به انتقادات اعلام کرده که بهعنوان یک بازیگر بزرگ موسیقی، کاربران را از استفاده از محتوای دزدی و غیرقانونی بهسوی خرید قانونی جذب کرده است.
علاوه بر این انتقادات مربوط به سیستم پرداخت، اسپاتیفای هدف اتهاماتی در زمینه درز اطلاعات نیز قرار گرفته است.
وضعیت حال حاضر اسپاتیفای
یکی از استارتاپهایی که اخیراً توسط اسپاتیفای خریداریشده، Sonalytic نام دارد که با هدف بهبود تجربهی کاربران از پلی لیستها، پیشنهادات جدید با استفاده از تکنولوژی تحلیل صدا در حال فعالیت است.
اسپاتیفای برای همکاری با سرویسهای استریم ویدیو مانند نتفلیکس هم یک خرید انجام داد و در سال ۲۰۱۷ استارتاپ MightyTV را به مجموعه خود افزود.
هدف بعدی مدیران اسپاتیفای فناوری بلاک چین بوده که در سال ۲۰۱۷ با خرید استارتاپ Mediachain به سمت این هدف حرکت کردند. این استارتاپ ابزارهای مختلفی را به پلتفرم اسپاتیفای اضافه میکند، هنرمندان و صاحبان مالکیت معنوی را به همدیگر وصل میکند و همچنین پیگیری خدمات پلتفرم را آسانتر میکند.
استارتاپ هوش مصنوعی نایلند (Niland) هم در همان سال به اسپاتیفای اضافه شد تا فرایند پیشنهاد و شخصیسازی را برای کاربران بهینهتر و راحتتر کند.
اسپاتیفای بعد از موفقیتهای پیدرپی و افزایش محبوبیت در دو بخش کاربران و هنرمندان برنامه عرضه عمومی سهام شرکت اش را طرح ریزی کرد، در زمان اعلام این خبر ارزش این شرکت بین ۶.۳ تا ۲۳ میلیارد دلار تخمین زده میشد.
عرضه عمومی سهام اسپاتیفای با شرکتهای دیگر کمی فرق داشت. در حقیقت در این برنامه فروش جدیدی انجام نشد و سرمایه جدیدی نیز به شرکت اضافه نگردید. دنیل در توضیح این نوع از IPO که در بازارهای سرمایه جهان به آن دایرکت لیستینگ میگویند، آن را یک روش برای پرداخت سود به سهامداران عنوان کرد و اعلام نمود که این رویداد باعث هیچ تغییری در ساختار و نحوه مدیریت اسپاتیفای نخواهد شد.
از آخرین شرکتهایی که در سال ۲۰۱۸ به پلتفرم اسپاتیفای اضافه شدند، SoundTrap و Loudr بودند.
درباره مدل درآمدی اسپاتیفای باید بدانید که با وجود درآمد حدود ۵ میلیارد دلاری مجموعه، سالانه بیش از دو سوم آن بهصورت حق امتیاز به هنرمندان و شرکتها اعطا میشود. شرکتهایی مانند یونیورسال موزیک، سونی و وارنر از دریافتکنندگان اصلی هستند. درآمد اسپاتیفای با این روند بسیار ناچیز است و تقریباً سودی برای اسپاتیفای ندارد همچنین علیرغم ۹۰ میلیون کاربر سرویس رایگان، این قسمت توانایی درآمدزایی زیادی از تبلیغات را ندارد و این درآمد فقط ۱۰ درصد از درآمد سالانه را شامل میشود.
امروزه اسپاتیفای دارای ۱۸۰ میلیون کاربر فعال دارد و از بین اینها ۸۳ میلیون کاربر از اشتراک پریمیوم یا پولی استفاده میکند. درآمد سالانه اسپاتیفای ۴.۶ میلیارد دلار اما سود خالص منفی ۴۲۶.۴ میلیون دلار گزارش میشود. این پلتفرم بیش از ۳ هزار کارمند دارد و هنوز دنیل بهعنوان مدیرعامل در آن مجموعه به فعالیت مشغول است.
سخن پایانی
اسپاتیفای یک استارتاپ سوئدی است که در طول ۱۰ سال فعالیت خود و با جذب مخاطبان زیاد موفق شده است به ارزشی ۲۶ میلیارد دلاری دست پیدا کند.
اسپاتیفای (Spotify Technology S.A) یک پلتفرم استریم موسیقی است که توسط یک شرکت سوئدی تحت همین عنوان توسعهیافته است مرکز مدیریت اسپاتیفای شهر استکهلم است. این سرویس تقریباً ۱۰ سال پیش راهاندازی شد و هماکنون در ۶۵ منطقه جهان در دسترس است. محتوای موجود در اسپاتیفای تحت قوانین کپیرایت در اختیار مشتری قرار داده میشود.
بیشتر خدمات اسپاتیفای رایگان است ولی با محدودیتهای کوچک و مشاهده تبلیغات، توأم هستند.
منبع
آی تی هما
هفته نامه شنبه