درحالیکه استرالیا، کانادا، چین و حتی شیلی مرزهای هوش مصنوعی، رباتیک و دیجیتال را به معادن خود تزریق کردهاند و سود سهام اقتصادی، محیطزیستی و فناورانه را میبرند، ایران همچنان در ورطه محافظهکاری، بیثباتی سیاست، کمبود زیرساخت دیجیتال و ضعف نظام تأمین مالی نوآورانه دستوپا میزند. اگر امروز تصمیمات بزرگ نگیریم و نقشهراهی علمی، شجاعانه و ساختاری پیاده نکنیم، فردا فقط حسرت فرصتهای از دسترفته نصیبمان خواهد شد.
مقدمه
بخش معدن ایران دهههاست بهدلیل جایگاهش در صادرات مواد اولیه و اشتغالزایی، موتور توسعه مناطق کمتر برخوردار تلقی میشود. اما با ظهور موج جدید فناوری (Industry 4.0)، معادن از اعماق تاریک زمین به قلب درخشان فناوری و تصمیمگیری دادهمحور بدل شدهاند. جهان معدن در حال پوستاندازی است؛ رشد چندین برابری بازدهی، بهبود ایمنی، کاهش آلایندگی و جهش ارزشافزوده حاصل نوآوریهایی است که دیگر رؤیا نیستند. اما چرا معادن ایران هنوز در ۱.۲٪ GDP گرفتارند و نسبت R&D آنان از ۰.۵٪ عبور نمیکند؟ چرا بخش معدن ما در شاخص جهانی رقابتپذیری دیجیتال (امتیاز ۴۰) فاصلهای بعید با کشورهای سرآمد (استرالیا ۸۸، کانادا ۸۵) دارد؟ این پرسشها را فقط با توصیف وضعیت نمیتوان پاسخ داد؛ باید به ریشهها و راهحلها پرداخت.
کالبدشکافی عمیق و نقد تحلیلی
1. موانع سخت و پایدار؛ شکاف دیجیتال و فناورانه
در میدان مقایسه، معادن ایران نه از لحاظ عدد و آمار و نه از منظر کیفیت حکمرانی دانشبنیان حرفی برای گفتن ندارند.
ضعف زیرساخت دیجیتال:
ایران فاقد شبکههای خصوصی 5G و IIoT فراگیر در معادن است. این یعنی دادهها از سنسور تا تصمیمگیرنده مسیر طولانی و پرخطا میپیمایند و از مزیت تحلیل بلادرنگ و اتوماسیون محروم میمانیم. معادن متوسط چین اغلب دارای Edge Data Center اختصاصیاند؛ در ایران هنوز دیتاسنتر در محل معدن رؤیاست.
سرمایهگذاری R&D نازل و فاقد ساختار:
استرالیا با صندوق METS Ignited و بودجه ۲۵۰ میلیون دلاری، بزرگترین پلتفرم حمایت از نوآوری معدنی جهان را دارد؛ ایران حتی صندوق ریسکپذیر تخصصی معدن هم ندارد.
سیاستگذاری متغیر و منفعل:
طی ۵ سال، هیچ سیاست پایدار و مشوق مالی واقعی برای معادن دانشبنیان تدوین نشده. مقررات به جای تسهیل نوآوری، سد راه نوآوران است. معافیت مالیاتی یا گواهینامههای اعتبارسنجی دیجیتال نهتنها وجود ندارد، که حتی در برنامههای در دست اقدام هم نیست.
فرهنگ سازمانی و ترس از شکست:
شاخص پذیرش فناوری (GII 2024) برای ایران 100.79 است، اما در معادن ما مدیران غالباً رویکرد سلبی به تلاشهای نوآورانه دارند. حلقه ارتباط صنعت-دانشگاه از هم گسسته و پروژههای استارتآپی در حوزه استخراج، با کمترین حمایت به فراموشی سپرده میشوند.
2.مقایسه جهانی؛ پیشگامی، الگوبرداری و افت فاصله
بررسی ۱۰ اقتصاد معدنی جهان نشان میدهد:
کشور
|
شاخص دیجیتال (%100)
|
R&D معدن (%فروش)
|
شدت R&D کل (%GDP)
|
رتبه جهانی R&D
|
استرالیا
|
88
|
2.1
|
1.9
|
7
|
کانادا
|
85
|
1.8
|
1.7
|
11
|
چین
|
73
|
1.4
|
2.2
|
13
|
شیلی
|
70
|
1.6
|
0.5
|
37
|
فنلاند
|
67
|
1.7
|
3.5
|
3
|
سوئد
|
65
|
1.8
|
3.5
|
5
|
نروژ
|
63
|
1.3
|
1.8
|
5
|
آمریکا
|
61
|
1.6
|
2.7
|
1
|
آلمان
|
56
|
1.2
|
3.1
|
4
|
آفریقای جنوبی
|
52
|
1.1
|
0.8
|
41
|
ایران
|
40
|
<0.5
|
0.8
|
58
|
در مقابل، پروژههای جهانی مانند کامیونهای خودران BHP (افزایش بهرهوری ۲۰٪، کاهش هزینه ۱۵٪)، DataMine چین (کاهش ۱۲٪ انتشارات CO₂)، یا کودلکو شیلی (کاهش ۳۰٪ توقف عملیات غیرمترقبه) در ایران فقط در حد آرزو مانده است.
3.ریشهیابی دلایل کندی و واکاوی اکوسیستم
- زیرساخت ناقص: فناوری ارتباطی نسل جدید تقریباً غایب است، و اتصال واقعی میان معادن و شهر نوآوری وجود ندارد.
- ناپایداری سیاستی: برنامهها مدام تغییر میکنند و هیچ دوره ۵ تا ۱۰ سالهای تضمین شده در سیاستگذاری معدن وجود ندارد.
- ریسکگریزی بازار مالی: بانکها و VCهای ما حاضر به سرمایهگذاری در پروژههای بلندمدت معدنی نیستند؛ کارنامه حمایت بانکها از استارتآپهای معدنی تقریباً سفید است.
- ضعف ارتباط سهگانه دانشگاه-صنعت-دولت: هیچ سازوکار عملی و مؤثری برای همافزایی این سه ضلع وجود ندارد. دانشگاهها جزیرهای و غیرعملگرا، صنعت سنتی و دولت اسیر روزمرگی.
راهکار و نقشهراه عملیاتی
1.استقرار ساختار ملی نوآوری (Triple Helix)
فوراً کارگروه «معدن هوشمند» با ارکان دولت، صنعت، دانشگاه شکل گیرد و بودجه عملیاتی سنواتی دریافت کند. مدل همکاری مانند METS Ignited استرالیا باشد.
2. اجرای سیاستهای مشوق مالی و اعتباربخشی
- معافیت مالیاتی ۵ ساله بر رویدادهای واقعی R&D (حداقل ۱٪ فروش
- اعطای گواهی اعتبار معدن دیجیتال پیشرو و دسترسی ویژه به تسهیلات بیمهای و بانکی
3. سرمایهگذاری متمرکز بر زیرساخت دیجیتال
در معادن بزرگ کشور (مس، آهن، سرب و روی) 5G خصوصی و IIoT با حمایت دولت و کنسرسیوم فناوری مستقر گردد؛ Edge Data Centerها بهسرعت راهاندازی شود.
4. توسعه فرهنگ نوآوری و ریسکپذیری
- رقابت هکاتونهای ملی با جذب سرمایه و پیادهسازی نمونههای فناورانه
- راهاندازی مجله آنلاین معدن نوآور جهت تبیین پروژههای موفق و شکستها
5. ایجاد صندوق سرمایهگذاری تخصصی معدن- فناوری
جذب سرمایه داخلی و خارجی، شراکت با VCهای جهانی و اختصاص بخشی از منابع صندوق توسعه صنایع و معادن کشور به پروژههای فناورانه معدنی
نتیجهگیری: فراخوانی به اقدام ملی
معادن ایران بر لبه پرتگاه تحول فناورانه ایستادهاند. اگر امروز قاطع، ساختاری و آیندهنگر عمل نکنیم، فقط واردکننده تکنولوژی و دستکمگیر ظرفیتهای طبیعی خود خواهیم بود. تجربه جهان ثابت کرده معجزهای در کار نیست: مهم «اراده ساختاری، نقشهراه علمی، پیوستگی حکمرانی و محوریت سرمایهگذاری فناورانه» است.
در یک دهه آینده، میتوانیم سهم معدنکاری دانشبنیان را به بیش از ۵٪ GDP برسانیم و ایران را در جایگاه ۳۰ اقتصاد برتر جهانی بنشانیم. اما باید اکنون و بهجد زیرساختها، سازوکارها و تفکرمان را از نو بسازیم؛ آینده معدن ایران فقط با تصمیمات بزرگ و عبور از محافظهکاری سنتی شکل خواهد گرفت.
آینده معدن ایران را فقط آیندهنگری و شهامت واقعی نجات خواهد داد؛ اکنون زمان عبور است، نه عبور دادن!
منبع: نشریه داخلی ایمینو «ایما»