*در حال حاضر کدام بخش از صنعت معدن ایران ظرفیت بیشتری برای هوشمندسازی دارد و چرا؟
به اعتقاد من چون مبنای هوشمندسازی و تحول دیجیتال، داده است و بدون داده امکانی برای این حرکت وجود ندارد، بخش فرآوری معادن ایران بیشترین ظرفیت را دارد. چرا که ابزار دقیق و اتوماسیون در بسیاری از کارخانهها پیادهسازی شده و دادههای مناسبی تولید میکنند. بعد از آن، بخش استخراج است؛ چون در بسیاری از معادن سنسورهای نصبشده روی ماشینآلات و جمعآوری دادههای عملیاتی، به علاوه موضوع دیسپچینگ، این مسیر را هموار کردهاند.
*آیا معادن کوچک مقیاس هم باید وارد مسیر تحول دیجیتال شوند؟ اصلاً این کار شدنی است؟
قطعاً شدنی است. در معادن بزرگ، داده و تحلیل آنها به دلیل حجم بالا خیلی ملموستر است و اثرگذاری هوشمندسازی هم مشهودتر خواهد بود. اما در معادن کوچک هم فواید جدی وجود دارد. از زاویه نظارت، ابزارهای دیجیتال به دولت کمک میکنند تا با نیروی انسانی محدود، صدها و هزاران معدن کوچک کشور را با دقت بیشتری رصد کند. از جنبه بهرهوری هم حتی در معادن کوچک هوشمندسازی میتواند مصرف انرژی، ماشینآلات، و حتی تطابق تولید با بازار را بهینه کند—هرچند در مقیاس کوچکتر اما غیرقابل چشمپوشی است. موضوع بازار برای معادن کوچک بسیار حیاتی است و دیجیتالسازی این مشکل را هم میتواند تا حد زیادی حل کند.
*دولت و نهادهایی مثل ایمیدرو، چه نقشی در تسهیل هوشمندسازی دارند و تا الآن چه اقداماتی شده است؟
سه محور اثرگذار وجود دارد: حمایت مالی (مثلاً صندوق بیمه سرمایهگذاری این حوزه را برای شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها باز کرده)، تولید محتوا و ترویج دانش، و سیاستهای تشویقی (مانند معافیتهای مالیاتی برای استفاده از فناوریهای نوین). مصادیق این حمایتها را میتوان در تسهیلات صندوق بیمه و حتی معافیتهای حقوق دولتی تا ۲۰ درصد برای معادن فناور دید. ما در ایمیدرو هم تولید محتوا، برگزاری پروژههای تحقیقاتی و همایشها را گسترش دادهایم تا فرهنگ این موضوع نهادینه شود.
*برای ایجاد فرهنگ هوشمندسازی در معادن، مهمترین راهکار چیست؟
فرهنگسازی اولویت اول است. بعضی هنوز نگران حذف شغلها هستند، در حالی که اصل ماجرا تغییر مهارتهاست؛ مهارتهایی حذف و مهارتهای تازهای وارد معادن میشود. این نگاه باید از مدیران ارشد تا کارشناسان تبدیل به باور شود. اجرای ناگهانی بدون مقدمه و فرهنگسازی، با مقاومت روبهرو میشود. آموزش، تولید محتوا و شفافسازی درباره اثرات مثبت هوشمندسازی در سودآوری، ایمنی، محیط زیست و منابع کشور ضروری است.
*چطور معدنکاری هوشمند میتواند با مفهوم معدنکاری پایدار ترکیب شود؟
توسعه پایدار فقط با تکنولوژیهای جدید ممکن است؛ جمعآوری و تحلیل دادهها، بهبود بهرهوری، استفاده بهینه از منابع و توجه به نسلهای آینده، همه در گرو همین مسیر است. ما با هوشمندسازی میتوانیم علاوه بر مسائل فنی، دغدغههای اجتماعی مثل تعامل بهتر با جامعه محلی و کاهش تنشهای پیرامون معادن را هم مدیریت کنیم. تحلیل دادههای اجتماعی با کمک پلتفرمها و استارتاپها هم در همین راستا قرار میگیرد. این دو مسیر همافزا و مکمل هستند.
*سازمانهای توسعهای مثل ایمیدرو چه کمکی به ورود بخش خصوصی به این فضا میکنند؟
ایمیدرو با تدوین سند تحول دیجیتال و نسل چهارم تکنولوژی، تلاش میکند راه را برای همه فعالان باز کند؛ هم آموزش و پژوهش را برای مدیران و کارشناسان و هم شرکتهای تابعه فراهم کردهایم، هم زیرساخت مالی را از طریق تفاهمنامه با صندوق بیمه برای شرکتهای دانشبنیان ایجاد کردهایم. اگر صنایع معدنی ایران هوشمند نشوند، به سرعت از رقابت جهانی عقب میمانند.
*چه موانعی مانع تحقق هوشمندسازی در کشور است و راهحل چیست؟
بزرگترین چالش، فرهنگپذیری این تحول است. اگر شرکت و جامعه معدنی این مسیر را قبول نداشته باشند، پروژههای تحول دیجیتال عقیم یا بسیار کُند پیش میروند. موانع زیرساختی مثل ضعف ارتباطات و اینترنت در برخی معادن کشور هم واقعی و مهم است و حل آن به همکاری نهادهایی مانند وزارت ارتباطات نیاز دارد. برای رفع مشکلات، باید همافزایی سازمانی برای فرهنگسازی و توسعه زیرساختها در دستور کار باشد.