X
   
 
    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۱۰/۰۱
    • «هیپینو» ناجی سیستم های لیچینگ معادن شد

      میزان بازیابی پایین سازه های هیپ لیچینگ در دنیا نوآوران (و محققان) را مجاب کرده تا به دنبال روش های نوآورانه برای افزایش بازیابی سازه های هیپ لیچینگ پیدا کنند. استارتاپ نوین هیپ گستر که به تازگی نام خود را به همتازیست آذر تغییر داده، در حال توسعه تکنولوژی تحت عنوان «هیپینو» است. این استارت آپ در حال حاضر در مرکز نوآوری معادن و صنایع معدنی ایران مستقر است و از مرحله شکل دهی وارد مرحله شتاب دهی شده، با افزایش بازیابی سیستم های لیچینگ و بیولیچینگ راه جدیدی پیش روی صنایع معدنی برای استفاده از روش های مدرن گذاشته است.
      «هیپینو» ناجی سیستم های لیچینگ معادن شد

      استارتاپ نوین هیپ گستر که به تازگی نام خود را به همتازیست آذر تغییر داده، در حال توسعه تکنولوژی تحت عنوان «هیپینو» است. این استارتاپ در حال حاضر در مرکز نوآوری معادن و صنایع معدنی ایران مستقر است و از مرحله شکل دهی وارد مرحله شتاب دهی شده، با افزایش بازیابی سیستم های لیچینگ و بیولیچینگ راه جدیدی پیش روی صنایع معدنی برای استفاده از روش های مدرن گذاشته است. آیدا میرحیدری بنیانگذار و سرپرست برنامه ریزی و توانمندسازی تیم «هیپینو»در گفت وگو با روابط عمومی «ایمینو» از چگونگی شکل گیری این استارتاپ می گوید.

      *در ابتدا بفرمایید بگویید در چه مقطعی با دنیای استارتاپ ها آشنا شدید؟

      من فارغ‌التحصیل مهندسی معدن دانشگاه صنعتی امیرکبیر هستم. پس از مهندسی معدن، دوره کارشناسی ارشدم را در گرایش محیط زیست معدنی در دانشگاه تهران گذراندم. اولین آشناییام با فرهنگ استارتاپی، اسفند سال ۹۱ در دانشگاه صنعتی امیرکبیر بود که در استارتاپ ویکند این دانشگاه شرکت کردم و با اپلیکیشنی به اسم واتس‌دُنگ آشنا شدم و آن زمان توانستیم برنده‌ مسابقه شویم. پس از آن چون هنوز مجموعه‌ استارتاپ ویکند داخل ایران فعال بودند، یکسری‌ دوره‌ها برای ما گذاشتند و به‌نوعی فرهنگ استارتاپی آن را به ما یاد دادند. چون استارتاپ بیشتر از اینکه یک روش باشد، فرهنگی است که باید در افراد نهادینه شود. حتی کتاب‌هایی نوشته می‌شوند در رابطه با اینکه بوم کسب‌و‌کار شخصی خودتان را بنویسید. اینکه شما کارمند هستید یا کارآفرین هستید هیچ اهمیتی ندارد، شما می‌توانید براساس این فرهنگ زندگی خودتان را متحول کنید.

      * استارتاپ نوین هیپ گستر و تکنولوژی «هیپینو» در ابتدا با چه ایده ای متولد شد؟

      بعد از سال 94 من که در حال گذراندن دوره‌ ارشدم بودم، موازی آن با برخی از شرکت‌های هم‌افزایی که مرتبط با بانک‌ها هستند، کار می‌کردم. بیشتر با مجموعه‌های استارتاپی (فین‌تک‌ها) آشنا شدم، اما متاسفانه از بحث معدن خیلی دور بودیم و حتی بسیاری از مجموعه‌هایی که استارتاپ‌ها را حمایت می‌کردند معتقد بودند که استارتاپ در معدن و در صنایع سنگین جواب نمی‌دهد. حتی اروپا در آن مقطع در زمینه استارتاپ‌های معدنی ورود کرده بود ولی شکست خورده بود.البته بعدها چین و استرالیا شروع کردند و در حال حاضر استارتاپ‌های معدنی‌شان را توسعه می‌دهند‌ و خوشبختانه نتایج بسیار مثبتی داشته به‌خاطر اینکه این نوع دیدگاه و تفکر تغییر کرده است.

      ما در یک مجموعه‌ آزمایشگاهی به اسم مهر (Mine Environment and Hydrogeology Research Lab ) شروع به کار کردیم. مهر مخفف هیدروژئولوژی معدن است و این آزمایشگاه که در دانشگاه تهران بود، باعث اولین جرقه‌ای شد که من چطوری یک استارت‌آپ معدنی داشته باشم. در ابتدا تصمیم گرفتیم اولین ایده‌بازار معدنی به نام مایندیا را با همکاری دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه تهران و تربیت‌ مدرس برگزار کنیم. استقبال بسیار خوبی از سمت اساتید و خود دانشگاه اتفاق افتاد؛ اما متاسفانه در طول دریافت ایده‌ها به‌خاطر اینکه ما آموزش‌های مناسبی به افرادی که نیاز است این ایده‌ها را به ما بدهند نداشتیم، متاسفانه ایده‌ها به خوبی جمع‌آوری نشد و حتی ایده‌های خیلی خوبی دریافت نکردیم. به همین دلیل بخش صنعت نتوانست از این مجموعه‌ها حمایت کند و به‌صورتی می‌توانم بگویم ما ابتر ماندیم و مساله را رها کردیم. من تصمیم‌ گرفتم به جای اینکه انقدر این جامعه را بزرگ در نظر بگیرم، یک جامعه‌ کوچک‌تری را برای خودم تصور کنم. داخل همان آزمایشگاه راه‌اندازی یک استارتاپ را شروع کردیم و تصمیم‌ گرفتیم خودمان از همان جا پشتوانه این ایده باشیم و عضوگیری کنیم و کار را پیش ببریم.



      *یکی از اهداف استارتاپ شما این است که به دنبال افزایش سودآوری برای صاحبان صنایع معدنی در کنار حل مشکلات زیست محیطی هستید. برای دستیابی به این هدف چه رویکردی دارید؟
      بله. ما ایده‌ اولیه‌ای که به ذهنمان رسید و الان یک موضوع مهم در دنیاست، مدیریت کربن بود. مدیریت کربن یا همان تغییر اقلیمی که در دنیا در حال رخ دادن است و حتی می‌تواند در طولانی‌مدت باعث از بین رفتن بشر بشود، ما سعی کردیم راهکاری برای این مساله با در نظر گرفتن بحث هزینه‌ آن بکنیم؛ یعنی تمام اینکه شما بخواهید کربن را از صنعت‌تان حذف بکنید هزینه‌ است، ولی ما سعی می‌کردیم راهکاری پیدا کنیم که برای مجموعه سودآور باشد. متوجه شدیم که در دنیا اصطلاحا به این روش‌ها C.C.U یا carbon capture utilization می‌گویند. برای اینکه شما بتوانید هر میزان از آلودگی گازهای گلخانه‌ای و از اثرات گازهای گلخانه‌ای را کاهش دهید، برای کشورتان می‌توانید اعتبار ایجاد کنید و اگر بیشتر از نیاز کشورتان باشد، حتی می‌توانید به‌صورت تجاری این را به کشورهای دیگر بفروشید و اعتبار دریافت کنید. به همین دلیل می‌توانم بگویم استارت‌آپی که ما ایجاد کردیم به لحاظ زیست‌محیطی کاملا تمامی جوانب را در نظر گرفته و حتی یک روش پیشرو برای خودش است، برای اینکه به جای اینکه فقط به آلودگی‌های جامد و آبی فکر بکند، به آلودگی‌های گازی ما توجه داشته است و فکر می‌کند که با مدیریت آنها حتی می‌تواند ایجاد ارزش افزوده بکند. روشی که ما از آن استفاده کردیم و اینها را با هم پیوند دادیم تا به نوعی برای پروژه‌مان تامین مالی داشته باشیم، از این قرار بود که این گازها اثرات شیمیایی و فیزیکی و حتی دمایی دارند داخل سازه هیپ و سدهای باطله دارد. اینها بررسی شدند، دانشجوهای مختلف با روش‌های مختلفی بر روی این موضوع بررسی و مطالعات انجام دادند و ماحصل آن استارت‌آپی به نام «هیپینو» شد.

      * با چه میزان سرمایه‌گذاری شروع به فعالیت کردید؟

      شروع ما همان‌طور که گفتم آزمایشگاهی بود و یک شروع دانشجویی. تامین سرمایه‌ اولیه‌ای که به لحاظ مالی برای این پروژه انجام شد، خیلی از جیب دانشجوها هزینه نشد. خوشبختانه ما توانستیم آن موقع 30 میلیون تومان از صندوق حمایت از پژوهشگران بگیریم، از خود معدن مس میدوک که این پروژه دقیقا آنجا به صورت پایلوت اجرا شده، نزدیک به 150 میلیون تومان حمایت شد و کاملا در استارتاپ هزینه شده و همین‌طور حمایت‌های دیگری از مجموعه‌ ایمیدرو و درمجموع نزدیک به 200 میلیون تومان لانچ اولیه‌ این سیستم هزینه برده است.

      *چگونه با "ایمینو" آشنا شدید و ایده خود را برای مرکز نوآوری معادن و صنایع معدنی مطرح کردید؟

      بعد از این تامین مالی، ما توانستیم در جشنواره اینوماین ۲ شرکت کنیم و وقتی که ما در این جشنواره شرکت کردیم، خوشبختانه توانستیم پس از داوری به مجموعه‌ "ایمینو" راه پیدا کنیم. از زمانی هم که در ایمینو حضور داریم، یکسری دوره‌های آموزشی می‌گذرانیم که قطعا هزینه‌ بسیار زیادی برای ایمیدرو و ایمینو دارد؛ ولی این راه هم جزو هزینه‌هایی حساب می‌کنیم که برای لانچ این استارت‌آپ نیاز بود. شاید وقتی که در دل این گود هستید، هرچقدر هم توانایی سازماندهی داشته باشید، نتوانید از آن استفاده کنید اما یک ناظر بیرونی می‌تواند تصمیمات بهتری را جلوی راه شما قرار دهد یا حتی زاویه‌ دیدهای جدیدتری را ایجاد کند.

      * برای توسعه‌ فعالیت‌تان از سرمایه‌گذاران و بنگاه‌های معدنی چه توقعی دارید؟
      درباره سرمایه‌گذاری در ایده‌های معدنی می‌توانم بگویم امسال حداقل من سه سرمایه‌گذار چه به‌صورت وی‌سی و چه به‌صورت انجل تخصصی معدنی دیدم. این بسیار خوب است که سرمایه‌گذاری در بحث استارتاپ‌های معدنی انقدر رشد پیدا کرده؛ اما مساله‌ای که وجود دارد این است که سطح سرمایه‌گذاری و روش جذب سرمایه در استارتاپ‌های معدنی از نظر من با سرمایه‌گذاری در استارتاپ‌های دیگر فرق دارد. اینکه شما به یک استارتاپ فین‌تکی یک میلیارد تومان پول تزریق می‌کنید و او مشغول تبلیغ می‌شود و سیستم‌هایش را توسعه می‌دهد، بسیار خوب است. اما اولین انتظاری که از استارتاپ معدنی بوده این است که تکنولوژی‌اش مطابق نیاز مشتری توسعه دهد، ‌مهم‌ترین مساله‌اش مواجهه با مشتری است که یعنی آن معدن یا مدیر معدنی نیاز است که استارتاپ را ببیند و مطابق شرایط محیطی سیستم بازتعریف شود. به همین دلیل سرمایه‌گذارها صرفا نمی‌توانستند با تزریق پول از ایده‌ها حمایت کنند بلکه حمایت‌ها باید بیشتر به مانند یک دست است که ما را جلو می‌برد و همه جا معرفی می‌کند. معرفی‌ که مثلا این استارتاپ را امتحان کن و ببین چه پیش می‌آید. از سویی میزان هزینه‌‌ها بسیار مورد اهمیت است چون ما به مانند بقیه‌ استارتاپ‌ها نیستیم که مشتریان‌مان دم دست باشند و افراد نزدیک به ما. مثلا ما با صد نفر مصاحبه کرده باشیم و بگوییم اپلیکیشن ما را امتحان کنید.

      در نهایت شاید کل بازار ما ۲۰ معدن داخل ایران باشد که از این ۲۰ معدن، همین که ما ۵ شرکت معدنی را در مرحله‌ لانچ کردن استارتاپ‌مان درگیر کنیم، بزرگ‌ترین حمایت از ما شده یا حتی اگر بتوانیم آن ۵ بنگاه را جذب کنیم، بخشی از بازارمان را به‌دست آوردیم. همانطور که گفتم حمایت نباید فقط مالی باشد و بیشتر باید سرمایه‌گذارها توجه این شود که استارتاپ‌ها را داخل مجموعه‌ معدنی خودشان راه بدهند نه اینکه صرفا پولی دهند و بعد از آن استارتاپ رها شود تا به سوددهی برسد. امکان دارد ما روزی به اینجا برسیم که صرفا وی‌سی بیاید یک پولی تزریق کند و انتظار سوددهی از ما داشته باشد. ولی ما تازه شکل‌گیری استارتاپ‌های معدنی را شروع کردیم و نمی‌توان این انتظار را داشت که ما شبیه استارتاپ‌های دیگر شویم. هنوز حتی کل این اکوسیستم نوآوری معدنی، داخل یک انکوباتور است و نیاز دارد تجزیه، تحلیل وبررسی شود و ایرادهای آن شناسایی و متناسب با همین شرایط بازتعریف شود.

      متاسفانه ما حتی هنوز اکوسیستم دقیق نوآوری معدنی را نمی‌توانیم تشخیص دهیم. دانشگاه‌ها، پارک‌های علم و فناوری از یک سمت که دسترسی دقیقی به معدن ندارند، نمی‌توانند تنها براساس علم تصمیم بگیرند که در معادن ما چه می‌گذرد. معادن هم صرفا با بحث توانایی فنی‌ و تجهیزاتی که در اختیار دارند، نمی‌توانند باعث گسترش یک تفکر و یک روش جدید شوند. لازم است همه‌ اینها کنار هم بیاید و شاید وقتی که وارد این سیستم شویم، متوجه شویم که ارکان دیگری هم احتیاج است و بازیگران جدید باید اضافه شوند، حتی بازیگرانی که در هیچ کدام از اکوسیستم‌های قبلی وجود نداشتند، به‌طور خاص برای معدن و صنایع معدنی باید تعریف شوند.

      *برای فعالیت استارتاپ «هیپینو» چه چشم اندازی را متصور هستید؟

      من این چشم‌انداز را امیدوار می‌بینم و روشن، برای اینکه تازه شروع شده است. مهم‌ترین چیز در هر هدفی، شروع آن است. اینکه ما وارد این مسیر شدیم پس قطعا رو به سمت خیر و روشنی هستیم؛ ولی اگر انتظار نتیجه داریم فقط با استمرار امکان‌پذیر است. اینکه منتظر بمانیم و فرصت دهیم به استارتاپ‌ها. ناامید نشویم اگر استارتاپی شکست خورد و بگوییم پس استارتاپ‌های معدنی جواب نمی‌دهند. ادامه‌شان را متصور باشیم تا به سطح بلوغ برسند. این تفکر و فرهنگ برای اینکه نهادینه شود، نیاز به زمان دارد. چه در جامعه‌ معدنی و چه در هر جامعه‌ دیگری به لحاظ انسان‌شناسی لازم است که به آن فرصت داده شود و ما اگر این فرصت را در نظر بگیریم حتی یک فرصت ۵ ساله، سال اول فعالیت "هیپینو" سال ۹۸ بوده و قبل از آن به این شدت حمایت از اکوسیستم وجود نداشته و ما فعلا باید منتظر بمانیم تا ببینیم این بچه‌ای که در این انکوباتور گذاشتیم چطور رشد میکند و چه شکلی می‌شود. امیدواریم که زنده بماند و تمام تلاش ما برای زنده ماندن آن است و اگر می‌خواهیم توسعه‌اش را ببینیم، جوانی‌ و میانسالی‌اش را ببینیم، باید صبر بکنیم. دقیقا مثل والدین او. نباید انتظار زودبازده بودن از آن داشته باشیم؛ من به هر ایده پرداز یا استارتاپ که فکر می‌کند در بخش‌های مختلف از R&D معادن می‌تواند به این اکوسیستم کمک کند، پیشنهاد می‌دهم حتما وارد شود. اما در هنگام ورود جایگاه خود را دقیقا بداند و سعی نکند شبیه بقیه‌ مجموعه‌هایی که هستند باشند. چون دیگر قدرت نوآوری ندارند.



      * ایده استارتاپی شما برای معادن کوچک چه کاربردی دارد و آیا این دسته از معادن جزو بازار هدف شما هستند؟
      به‌طور خاص ایده‌ ما و باقی استارتاپ‌هایی که در حال متولد شدن هستند، دیدگاهشان اتفاقا برای معادن کوچک‌مقیاس است. ما در روند رشد استارتاپ‌ها بعد از اینکه مراحل آزمایشگاهی و غیرآزمایشگاهی‌مان را طی می‌کنیم، یک مرحله‌ای به اسم MVP یا minimum viable product داریم و بعد از آن MMP یا minimum marketable product را داریم و بعد پروتوتایپPrototype را داریم. MVP را در سطح آزمایشگاه ما در معدن به ‌صورت مطالعات پایه تا پایلوت تعریف می‌کنیم. ‌یا حتی به آن نمونه‌ پیشاهنگ (آزمایشات پیشاهنگ) می‌گوییم.

      استارتاپ‌های معدنی که تا الان تعریف شده اند تا حدودی به این مرحله دست پیدا کردند؛ اما وقتی شما می‌خواهید MMP و پروتوتایپ را تعریف کنید، به یک شرایط کاملا نزدیک به واقعیت نیاز دارید که خیلی هم شرایط واقعی نباشد و قابل‌کنترل باشد. دقیقا در این مرحله فقط معادن کوچک‌مقیاس هستند که می‌توانند مورد توجه استارتاپ ها باشند؛ به‌صورتی هم آزمایشگاهی هستند و هم هزینه‌های بسیار گزافی ندارند و قطعا چابکی‌شان نسبت به صنایعی که بزرگ‌تر هستند، بیشتر است و شما راحت‌تر می‌توانید با آنها ارتباط برقرار کنید. دیدگاه حاکم هم این است که همه سعی می‌کنند در استارتاپ ها اول از همه به این جامعه‌ معادن کوچک‌مقیاس نزدیک شوند نه به معادن بسیار بزرگ، چون معادن بزرگ بوروکراسی خاص خودشان را دارند و نوآور اگر بخواهد این تفکر را در این بدنه های بزرگ سازمانی تغییر دهید، قطعا برایش خسته‌کننده خواهد بود.

      *الان در حال حاضر چند نفر در استارتاپ شما فعال هستند؟
      استارتاپ ما 5 بخش اصلی دارد. بخش اول مربوط به کسب‌وکار است که درباره مدیریت سیستم است و ما اصطلاحا می‌گوییم اگر در بدن انسان بخواهیم این بخش را تشریح کنیم، این قسمت دهان انسان است. ویترین مجموعه ما که از بیرون دیده می‌شود، با مجموعه صحبت می‌کند و شبیه بوم کسب‌و‌کار ما است. بخش دوم اتاق فکر سیستم ماست که مدام در حال تولید فناوری است. حتی سه فناوری‌ که به آنها در زمینه تولید اشاره کردم، حاصل این این بخش از مجموعه‌ی ما محسوب می شود. اغلب فارغ‌التحصیلان آزمایشگاه مهر دانشگاه تهران در بخش فناوری ما سهیم هستند؛ یعنی این حلقه، مغز متفکر ما هستند. در واقع ما کوچک‌ترین فناوری‌ را در آزمایشگاه شناسایی کنیم، سعی می‌کنیم برای آن مراحل تجاری‌سازی تعریف کنیم. سومین بخش ما روابط عمومی است که ماموریت معرفی ما را دارد. بخش چهارم، بخش ارتباط با بازار است و پنجمین بخش از مجموعه ما بخش فنی و تولید محصول نهایی است که با بخش فناوری‌مان تشابه‌هایی دارد.

      اما نهایتا این فناوری تولیدشده مطابق با نیاز مشتری یا همان معادن کوچک‌مقیاس اصلاح می شود. در این 5 بخش افرادی مشغول به کار شده اند که می توان گفت اگرچه سیستم ما 5 نفر اصلی دارد، اما درمجموع نزدیک به 40 نفر با استارتاپ ما در ارتباط هستند.

      ارسال دیدگاه
      آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.