اما این پرسش بسیار دشوار که در قالبی ساده بیان میشود، به سرعت بر سرتاسر وجود همه صاحبان کسبوکارها سایه میافکند و قامتی دهشتناک به خود میگیرد. به راستی برای این پرسش پاسخی داریم، آیا پاسخ سادهای وجود دارد؟
همانگونه که نباید فریب سادگی بیانی این پرسش را خورد، نمیتوان اسیر دشواری ابراز پاسخ آن هم شد. گرچه معتقدم پاسخی ساده برای این پرسش وجود دارد، برای بیان کارآمد آن نیاز به روشن کردن پارهای موارد است. نخست اینکه گرفتاری راستین کسبوکارها در ماههای جاری چیست؟ آیا دسترسی به نقدینگی را باید به عنوان هسته مرکزی نیازمندیها در نظر بگیریم؟ یا مشکلاتی که برای استفاده از ابزارها و زیرساختها داریم از ارزش بیشتری برخوردار هستند؟ سازگاری قوانین و چارچوبها با نیازهای کاری در این زمینه کارکرد بیشتری ندارند؟ شیوه و وزن سایر بازیگران بازار زمین بازی را چگونه ترسیم کرده؟ از طرفی کسبوکارهای نوپا و نوآورانه بر اساس ویژگی نوپا و نوآورانه بودن بیشتر از سایر کسبوکارها آسیب میبینند؛ برای آنها چه کاری چارهساز است؟
واقعیت آن است که گرفتاریهای امروز برآمده از رفتارهای گذشته نه چندان دور خودمان است، که بروز شرایط و تنگناهای بینالمللی و همهگیری کرونا بر اندازه و گستردگی آنها افزوده. اگر به دنبال راه چاره سودمند هستیم، بهتر است به ریشههای مشکل بپردازیم.
به نظر میرسد همزمان شدن گذار ما از دوران کسبوکارهای سنتی به استفاده از ابزارها و روشهای نو، با دشواریهای دسترسی به بازاری که پیش از ورود ما رقابتی خونی در آن جریان داشته، بر گرفتاریها افزوده. به زبان دیگر ما در گذشته نزدیک چشم بر دگرگونیهای جریان کسبوکار در دنیا بسته و همچنان در دایره بسته خودمان چرخیدیم، و امروز آماده همراهی با شیوههای نو نیستیم. ابزارهای نو را در دست جوانان و فرزندانمان قرار دادهایم در حالیکه هنوز با شیوه ۵۰ سال قبل در مدرسه و دانشگاه دقایق زندگی آنها را میکشیم.
در دنیایی که کار گروهی، نگاه پیاپی به کارکرد دیگران، آموزش بدون وقفه . . . و پرورش یافتن برای شکستن چارچوبها به جان و روح نسل نو تزریق میشود، ما فرزندانمان را به روشهای تست زنی مجهز و پس از آن راهی میدان بیرحم بازار رقابتی میکنیم. در حالیکه قافله بازیگران بازارها در هر جای دنیا به سرعت مرزهای جدیدی را پشت سر میگذارند، کسبوکارهای ما هر روز میآموزند که همچنان در انتظار دریافت کمک و حمایت از سوی دولت باشند.
گرچه دگرگونی جهانی در خارج از دنیای ما رخ میدهد اما همه ارکان زندگی ما را با خود درگیر میسازد، و بدون فهم جریان مستمر دگرگونی محلی و جهانی نمیتوانیم برنامه مناسبی را طراحی کنیم.
بنابراین پاسخ ساده برای پرسشهای دشواری که پیش چشم داریم، دگرگون شدن است. در دنیایی که گسترده دانش، مرزبندهای قومی و جغرافیایی و . . . دگرگون شده، در زمانهای که رابطه مشتری و بازار به گونهای نو بازنویسی شده، در بستری که قدرت نرم جایگزین بسیاری از جنبههای سنتی اقتدار شده، بدون دگرگونی زیربنایی در شیوهها و زاویه نگاه نمیتوان نقشآفرینی کرد.
امروز نه تنها کسبوکارهای نوپا بلکه تک تک افرادی که نقشی برای خود در زندگی اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفتهاند، نیازمند دگرگونی هستند. اگر برای دسترسی به دانش دچار گرفتاری هستیم، اگر در یافتن بازار و منابع با مشکل روبهرو هستیم، اگر در گردونه رقابت با سایر بازیگران داخلی و خارجی کاستیهایی داریم، اگر بازارهای داخلی و خارجی دور از دسترس ما هست، اگر بروز همهگیری کرونا کسبوکارمان را دشوار کرده، باید دگرگون شویم. قابل توجه آنکه لازم است کسبوکارهای نوپا بیشتر از دیگران در این کوشش سهیم شوند. زیستبوم کسبوکارهای نوپا ماهیتی شناور و رو به دگرگونی دارد که بیرحمانهتر از هر بستر دیگری فعالان خود را میبلعد. ادامه حیات کارآمد در این زیستبوم نیازمند دگرگونی مداوم است.