به منظور ارتقای بهرهوری و رقابتپذیری بخش معدن و صنایع معدنی ایران در بیش از نیم قرن گذشته مجموعه متنوع و مطولی از تلاشهای توسعهای انجام شده است که ثمره آن شکلگیری بنگاههای تولید-صنعتی در این بخش و بهرهمندی اقتصاد ملی از رشد منتج از آن در تولید ناخلص داخلی است.
هر چند این تلاشها به فراخور تجربیات جهانی، رویکردهای توسعه و همچنین درک سیاستگذار از اقتضائات داخلی در مسیری تکامل پیموده شده است، اما همچنان فاصله معناداری با وضعیت مطلوب و جهش تولیدی و فناورانه دارد. به طوریکه کاستیهای مشهودی در سهم معنادار از تجارت جهانی مواد معدنی، ایفا نقش فعالانه در زنجیره تامین جهانی معدن و صنایع معدنی و همچنین فناوریهای و مشارکتهای پژوهشی در کلاس جهانی وجود دارد.
این چالشها مختص به ایران به تنهایی نیست و کشورهای در حال توسعه به جهت فقدان نهادهای تاثیرگذار و همچنین فاصله و گسست در صنعت و فناوری آنها با پیشگامان رایج است. به طوریکه در کشورهای در حال توسعه در بیش از چهاردهه اخیر، هر یک مبتنی بر الگوها و رهیافتهای نظری متناسبی تلاش کردهاند بر این چالشها فائق آیند. فهرست برجستهای از ابزارهای نهادی که از سیاستهای توسعه، سیاستهای صنعتی، استراتژیهای صنعتی و سیاستهای نوآوری در دسترس است، بخش مهمی از ذخیره دانایی بشر در این حوزه است. هر چند کشورهای در حال توسعه تفاوتهای ماهوی متعددی در ساختار و به تبع آن در چگونگی بکارگیری ابزارهای سیاستی داشته اند اما نقطه وفوق آنها تلاش برای ارتقای نیروی انسانی، زیرساختهای فیزیکی، تامین اطلاعات سیال، جایابی در زنجیره جهانی، بهرهمندی از مزایای نسبی و همجواری و در نهایت مرتفع کردن شکافهای دانشی بوده است. این نکات مشترک نوعاً در ایجاد بازیگرانی و نهادهایی تبلور یافته است که بتواند زنجیره فعالی از تدارک دانش داخلی و در آمیختن آن با دانش جهانی و همچنین ارائه محصولات مقیاسپذیر در کلاس جهانی با رقابتپذیری مطلوب فراهم آورد. از میان بازیگران متنوع ایجاد شده سه بازیگر ساختاری-نهادی خوشههای صنعتی، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و پارکهای علم و فناوری مورد توجه گستردهای قرار گرفتهاند.
هر چند از منظر تئوری و عملی این بازیگران مزایا و ملاحظات منحصر به فردی را برای رشد و توسعه معدن و صنایع معدنی ارائه میکنند. به طوریکه، خوشههای صنعتی مبتنی بر نظریات اقتصاد جغرافیا و اقتصاد انباشتی درصدد تمرکز جغرافیایی شرکتهای به هم پیوسته، تامینکنندگان، و مؤسسات پشتیبان در یک صنعت خاص هستند. با استقرار مشترک شرکتهای یک صنعت، تولید کنندگان تجهیزات، ارائه دهندگان خدمات و مشاغل مرتبط، خوشههای صنعتی میتوانند سرریزهای دانش را تقویت کنند، اشتراک منابع و زیرساخت ها را تسهیل کنند و پذیرش سریع فناوریهای جدید و بهترین شیوهها را ممکن سازند. این اثر خوشهبندی میتواند کارایی، بهرهوری و رقابتپذیری کلی صنعت را افزایش دهد. علاوه بر این، حضور نیروی کار ماهر، تامینکنندگان متخصص و دسترسی به امکانات تحقیق و توسعه در داخل خوشه میتواند از بهبود مستمر و نوآوری در فرآیندها و فناوری های نوین معدن و صنایع معدنی حمایت کند.
از سوی دیگر، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی رویکردی هدفمندتر و سیاستمدارتر برای توسعه مبتنی بر نظریات شکاف دانش، ارائه می کنند. این مناطق تعیینشده اغلب محیطهای نظارتی مطلوب، مشوقهای مالیاتی، و رویههای اداری کارآمد را برای جذب سرمایهگذاری و ارتقای رشد اقتصادی ارائه میکنند. برای صنعت، مناطق آزاد اقتصادی میتوانند به عنوان دروازه ورود به بازارهای جهانی عمل کنند و دسترسی آسانتر به تجارت و سرمایهگذاری بین المللی را ممکن سازند. کاهش موانع بوروکراتیک و زیرساختهای تخصصی در این مناطق میتواند صادرات فراورده های معدنی و محصولات مرتبط با معادن بویژه محصولات با ارزش افزوده بالا را تسهیل کند و همچنین شرکتهای خارجی و ارائهدهندگان فناوری را برای ایجاد فعالیت در ایران در قالب همکاری های فناورانه بویژه با توجه به ظرفیت مناسب شرکت های دانش بنیان جذب کند. علاوه بر این، فرصتهای آزمایش و سیاستگذاری مناطق آزاد اقتصادی میتواند به دولت در تنظیم دقیق مقررات و مشوقها برای حمایت بهتر از توسعه بخش معدن کمک کند.
در آخر نیز، پارکهای علم و فناوری که به طور خاص برای تقویت نوآوری و پیشرفت فناوری که مبتنی بر اقتصاد دانشبنیان و نظام نوآوری طراحی شده اند، میتوانند ارزشمند باشند. با استقرار موسسات تحقیقاتی، دانشگاهها و امکانات تخصصی تحقیق و توسعه در این پارکها، بخش صنعتی میتواند به فناوریهای پیشرفته، راهحلهای نوآورانه و انباشتی از استعدادهای بسیار ماهر دسترسی پیدا کند. این نزدیکی به مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی میتواند توسعه و تجاریسازی فناوری ها، فرآیندها و برنامه های جدید صنعت را تسریع بخشد. علاوه بر این، محیط مشارکتی در پارکهای علم و فناوری میتواند انتقال دانش و ایجاد راهحلهای مشترک و راهبرد حل مساله و چالشهای منحصربهفرد معدن و صنایع معدنی ایران را با شکست مساله و مدیریت راهکارهای نوآورانه اجزای آن با هم افزایی طیف متنوعی از تخصصها و شرکتهای دانش بنیان و استارتاپ ها تسهیل کند.
هنگامی که این سه مفهوم - خوشههای صنعتی، مناطق ویژه و آزاد اقتصادی و پارکهای علم و فناوری - یکپارچه شوند و بهصورت مکمل مورد استفاده قرار گیرند، میتوانند یک زیستبوم همافزایی قدرتمند ایجاد کنند که از توسعه همه جانبه معدن و صنایع معدنی در ایران حمایت میکند. خوشهبندی کسبوکارهای مرتبط با معدن میتواند کارایی و بهرهوری را افزایش دهد، در حالی که مناطق آزاد اقتصادی میتوانند زیرساختهای لازم و حمایت از سیاست را برای تسهیل یکپارچگی و سرمایهگذاری جهانی فراهم کنند. پارکهای علم و فناوری به نوبه خود میتوانند نوآوری و پیشرفت فناوری را هدایت کنند و تضمین کنند که بخش معدن ایران در خط مقدم بهترین شیوهها و راهحلهای فناوری صنعت باقی میماند.
به عبارت دیگر، اولاً، ترکیب این مناطق اقتصادی تخصصی میتواند محیطی مساعد برای توسعه و تجاریسازی فناوریها و فرآیندهای معدنی جدید فراهم کند. مناطق ویژه و آزاد اقتصادی با چارچوب های نظارتی و مالیاتی مطلوب خود می توانند شرکت های معدنی داخلی و بین المللی، موسسات تحقیقاتی و ارائه دهندگان فناوری را به خود جذب کنند. این مشارکت فعال ذینفعان متنوع میتواند باعث ارتقای عملکرد پارکهای علم و فناوری در این مناطق شود، جایی که میتوان تأسیسات تحقیق و توسعه تخصصی، آزمایشگاههای تخصصی و پایلوت و کارخانههای نیمه صنعتی و صنعتی ایجاد کرد. این پارکها میتوانند بهعنوان قطبی برای تلاشهای مشترک بین دانشگاهها، صنعت و سازمانهای دولتی عمل کنند و امکان انتقال سریع دانش و ایجاد مشترک راهحلهای معدنی نوآورانه متناسب با چالشهای منحصربهفرد صنعت معدن ایران را فراهم کنند.
ثانیاً، ادغام این مناطق اقتصادی میتواند توسعه خوشههای صنعتی تخصصی را در بخش معدن تسهیل کند. این خوشهها با قرار دادن شرکتهای معدنی، تولیدکنندگان تجهیزات، ارائهدهندگان خدمات و صنایع پشتیبان، میتوانند از صرفهجویی در مقیاس، زیرساختهای مشترک و سرریزهای دانش برای افزایش کارایی و بهرهوری کلی استفاده کنند. مجاورت این نهادهای به هم پیوسته میتواند توسعه زنجیرههای تامین قوی را تقویت کند، لجستیک را ساده کند و امکان پذیرش سریع فناوریهای جدید و بهترین شیوهها را فراهم کند. علاوه بر این، خوشهبندی کسبوکارهای مرتبط با معدن میتواند نیروی کار ماهر را جذب کند و رقابتپذیری صنعت را بیشتر تقویت کند.
ثالثاً، هم افزایی بین مناطق ویژه و آزاد اقتصادی، پارکهای علم و فناوری و خوشههای صنعتی میتواند محیطی مساعد برای توسعه زیستبوم کارآفرینی پویا در صنعت و معدن ایران ایجاد کند. ترکیبی از شرایط مطلوب کسب و کار، دسترسی به فناوری های پیشرفته و تمرکز تخصص در صنعت می تواند ظهور استارت آپ های نوآورانه و شرکت های کوچک و متوسط متمرکز بر راه حل های مرتبط با بخش معدن را تحریک کند. این سرمایهگذاریهای کارآفرینی میتوانند فناوریهای برافکن را معرفی کنند، فرآیندهای موجود را بهینه کنند و خدمات تخصصی را توسعه دهند و در نهایت کارایی و پایداری بخش معدن ایران را افزایش دهند.
علاوه بر این، هم افزایی این مناطق تخصصی اقتصادی میتواند نقش آفرینی یکپارچه صنعت معدن ایران در زنجیرههای ارزش جهانی را تسهیل کند. شرکتهای معدنی ایران با بهرهگیری از سازوکارهای زیرساختی، لجستیکی و تسهیل تجارت در مناطق آزاد اقتصادی میتوانند به طور موثرتری در بازارهای بینالمللی حضور داشته باشند، به زنجیرههای تامین جهانی دسترسی داشته باشند و سرمایهگذاری خارجی را جذب کنند. این ادغام میتواند صنعت معدن ایران را در معرض بهترین شیوهها، استانداردهای بینالمللی و فناوریهای پیشرفته قرار دهد و به نوسازی و رقابتپذیری آن کمک کند.
در پایان، هم افزایی و تعامل موثر مناطق آزاد اقتصادی، پارک های علم و فناوری و خوشه های صنعتی می تواند یک اکوسیستم هم افزایی ایجاد کند که از رشد و توسعه معدن و صنایع معدنی ایران حمایت کند. این رویکرد کلنگر میتواند نوآوری، پیشرفت فناوری و افزایش رقابت را تقویت کند و در نهایت بخش معدن ایران را به عنوان یک رهبر منطقه ای و جهانی در اکتشاف،استخراج، فرآوری و استفاده از منابع ارزشمند معدنی قرار دهد.