در این مقاله تصمیم داریم به سراغ یکی از موضوعات داغ این روزها یعنی مفهوم متاورس برویم. اصطلاحی که هنوز با واقعیت فاصله زیادی دارد و بسیاری آن را جایگزین اینترنت امروزی قلمداد میکنند.
مدتها بود که شایعه تغییر نام فیسبوک بر سر زبانها افتاده بود. خبری که شاید کمتر کسی انتظار شنیدن آن را داشت و بسیاری دلیل آن را رسواییهای سالهای اخیر این شرکت در خصوص افشای اطلاعات شخصی کاربران میدانند. بالاخره فیسبوک از پایهگذاران شبکههای اجتماعی و در شکلی گستردهتر تجربه اینترنت امروزی بهشمار میرود و تغییر نام ناگهانی آن چیزی نبود که کاربران بتوانند بهراحتی آن را هضم کنند. بالاخره این اتفاق در تاریخ ششم آبانماه رخ داد و زاکربرگ در جریان یک کنفرانس آنلاین از نام جدید این شرکت یعنی Meta رونمایی کرد. البته که این تغییر نام تنها مختص شرکت اصلی مالک شبکههای اجتماعی فیسبوک، اینستاگرام و پیامرسان واتساپ بود، ولی باز هم سر و صدای زیادی را در دنیای تکنولوژی به پا کرد. تغییر نام این شرکت از جهات مختلف بسیار هوشمندانه بود؛ چرا که دیگر برای کسی مهم نبود که فیسبوک چرا این تغییر برند را انجام داده است و حالا مهم نام Meta و گفتههای زاکربرگ درباره آینده این شرکت و متاورس بود. زاکربرگ با معرفی نام Meta از ایدههای بلندپروازانه این شرکت درخصوص پروژه متاورس و آینده هدستهای واقعیت مجازی صحبت و دوباره نگاه جهانیان را معطوف این شرکت کرد.
فیسبوک پیش از این بارها از آینده هدستهای Oculus و علاقه آنها به توسعه تکنولوژی واقعیت مجازی و دنیای متاورس سخن گفتهاند و کنفرانس Connect، بهترین بهانه بود تا باری دیگر و اینبار در وسعت جهانی، نگاه مردم جهان را معطوف خود و ایدههای بلندپروازانهشان کنند. البته که اصطلاح متاورس یا خود مفهوم آن صرفا ساخته زاکربرگ و مجموعه فیسبوک نیست و این ایده از سالیان دور در ذهن بشر و افراد فعال در حوزه تکنولوژی بوده است. در این مقاله قصد داریم تا نگاهی داشته باشیم به متاورس و اینکه این اصطلاح دقیقا قرار است چه تجربهای را در اختیار ما قرار دهد؟ آیا متاورس همان بازیهای واقعیت مجازی یا واقعیت افزوده است یا قرار است چیزی فراتر از آنها باشد؟
از این پس مجموعه سرویسهای اینستاگرام، فیسبوک و واتساپ با نام Meta شناخته میشوند
متاورس چیست؟
متاورس قرار است شبکهای مجازی باشد که در آن کاربران میتوانند با یکدیگر و با دیگر اجزای محیط اطراف خود به تعامل بپردازند. درواقع متاورس مشابه یک اثر نقشآفرینی آنلاین است که جنبههای مختلف شبکههای اجتماعی، بازیهای ویدیویی، تکنولوژی واقعیت مجازی و واقعیت افزوده و درنهایت بلاکچین را با یکدیگر ادغام میکند. با گسترش متاورس، فضاهای مجازی مختلفی ایجاد خواهند شد که در آنها کاربران بهجای آنکه یک فرد مشاهدهکننده باشند، خود با تمامی اجزای آن در مرز بین دنیای واقعی و مجازی به تعامل میپردازند. مارک زاکربرگ مدیرعامل فیسبوک در جریان کنفرانس Connect این شرکت در تاریخ ششم آبانماه (۲۸ اکتبر) درکنار اعلام نام جدید شرکت خود (Meta) درباره متاورس اینگونه گفت: «در متاورس شما میتوانید هرکاری را که تصور کنید انجام دهید؛ با دوستان و خانواده خود گرد هم بیایید، به کار کردن بپردازید، آموزش ببینید، بازی کنید، خرید انجام دهید، محتوای مختلف خلق کنید و تمامی تجربههای گوناگونی را که انجام آنها را با موبایل یا کامپیوترهای امروزی نمیتوانستیم تصور کنیم، از نزدیک حس کنید. در این آینده شما میتوانید بهعنوان یک تصویر هولوگرام بهسرعت به مکانهای مختلف تلپورت شوید، با دوستان خود به کنفرانسهای مختلف بروید و در خانه والدینتان حضور پیدا کنید». بسیاری از افراد حوزه تکنولوژی متاورس را جایگزین آینده اینترنت قلمداد میکنند و افرادی همانند زاکربرگ بهشدت تلاش هستند تا این آینده را بهسرعت محقق کنند.
اولینبار در کتاب Snow Crash از اصطلاح متاورس استفاده شد
معنی متاورس و تاریخچه نامگذاری
اصطلاح «متاورس» اولینبار در رمانی بهنام Snow Crash بیان شد
جالب است بدانید که همانند بسیاری دیگر از تکنولوژیهای امروزی که در گذشته نویسندگان مختلف در رمانهای خود آنها را خیالپردازی کرده بودند، متاورس هم شرایط مشابهی دارد. نیل استیفنسن (Neal Stephenson) نویسندهای بود که در سال ۱۹۹۲ برای اولینبار از اصطلاح «متاورس» در رمان Snow Crash نام برد. شخصیت اصلی این رمان فردی بهنام Hiro Protagonist است که درکنار دیگر افراد میتواند از طریق پوشیدن عینکهای مخصوصی وارد دنیای متاورس شود. در دنیای متاورس استیفنسن، هر شخص در قالب یک آواتار در دنیایی سهبعدی و مجازی قرار میگیرد که میتواند با دیگر افراد به تعامل بپردازد. البته که Snow Crash اولین رمانی نبود که به مفهوم متاورس اشاره میکرد. ویلیام گیبسون سالها قبلتر از انتشار کتاب Snow Crash، در رمان معروف خود یعنی Neuromancer به دنیایی تخیلی بهنام Cyberspace اشاره کرده بود که از جهات بسیاری نشانههای یک جهان متاورس را میتوان در آن مشاهده کرد.
متاورس در صنعت سینما
در سال ۱۹۹۹ بود که فیلم ماتریس سروصدای زیادی را در جهان به پا کرد. فیلمی که آیندهای را روایت میکند که زندگی عادی انسانها در سر جنگ با ماشینها از بین رفته است و حالا همین ماشینها با خلق دنیایی مجازی بهنام ماتریکس، انسانها را وارد دنیایی مجازی و خیالی کردهاند. درواقع دنیای ماتریکس شباهت زیادی به متاورسی دارد که امروزه از آن سخن میگوییم؛ دنیایی آرمانگرایانه که انسانها از طریق تکنولوژی وارد آن میشوند و در قالب یک آواتار کامل (در ماتریس آواتارها در واقع نسخه ایدهآل جسم فیزیکی هر انسان است) میتوانند به زندگی روزمره بپردازند.
یکی دیگر از آثاری که شاید اکثر ما نام آن را در سالهای اخیر به دفعات شنیدهایم، Ready Player One است. رمان Ready Player One به نویسندگی ارنست کلاین (Ernest Cline) در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و توجه بسیاری از علاقهمندان را جلب خود کرد. این رمان دنیایی را معرفی میکند که در سال ۲۰۴۵ درگیر بحران انرژی و گرمایش جهانی شده و باعث شده است تا مشکلات اجتماعی و رکود اقتصادی بهشدت گسترش پیدا کند. در این بین مردم برای رهایی از دنیای ترسناک اطراف خود با کمک یک هدست واقعیت مجازی به دنیایی مجازی بهنام OASIS پناه بردهاند که در قالب آواتارهای مختلف میتوانند زندگی متفاوتی را در آن تجربه کنند. در سال ۲۰۱۸ یک اقتباس سینمایی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ از این رمان ساخته شد و دو سال بعد جلد دوم این کتاب با نام Ready Player Two انتشار یافت. در نهایت به جدیدترین اثر سینمایی ساخته شده بر اساس دنیای متاورس یعنی «Free Guy» محصول سال ۲۰۲۱ میلادی میرسیم. فیلمی که با الهامگیری از مجموعه GTA روایتگر زندگی شخصیتی خوشبرخورد بهنام Guy است که بعد از مدتی متوجه میشود دنیایی که در آن حضور دارد واقعی نیست و صرفا یک بازی ویدیویی آنلاین چندنفره است. دنیایی که درکنار NPCهایی همانند Guy، کاربران بهوسیله آواتارهایی خود در آن حضور دارند و صرفا بهدلیل پوشیدن یک عینک مخصوص از تواناییهای ویژهای در مقایسه با NPCها برخوردار هستند.
تعریف مفهومی متاورس
شرکت فیسبوک (یا Meta) چند وقتی است که درباره متاورس و آینده آن در محافل مختلف صحبت میکند. آنها در کنفرانس خبری ۲۵ مهرماه (۱۷ اکتبر) خود اعلام کرده بودند که «متاورس فاز جدیدی از تجربه ارتباطات مجازی است که از تکنولوژیهایی همانند واقعیت افزوده و واقعیت مجازی استفاده میکند. درواقع هدف این ایده این است که با ایجاد حس عمیقتری از حضور مجازی، تعاملات آنلاین به تجربههای تعاملی شخصی نزدیکتر شوند». درواقع علاقهای که به متاورس ایجاد شده است میتواند با حضور سرمایهگذاران و شرکتهایی که قصد دارند جزوی از این آینده باشند، رشد پیدا کند. زاکربرگ پیش از رونمایی از نام جدید شرکت خود در مصاحبهای با The Verge گفته بود که «متاورس قرار است تمرکز اصلی فیسبوک باشد و این تکنولوژی قرار است چیزی باشد که پس از اینترنت موبایل توسعه و رشد پیدا کند. خب من فکر میکنم به همان اندازه که شرکت ما روی آن حساب باز کرده است، قرار است فصل بعدی پیشرفت فیسبوک باشد».
Ready Player One یک نمونه نزدیک به تعریف متاورس را پیشروی مخاطب قرار میدهد
یک طراح بازی بهنام رَف کاستر (Raph Koster) دستهبندیهای مربوط به متاورس را با عناوینی همانند Multiverses ،Online Worlds و Metaverses جداسازی کرده است. از دید کاستر، Online Worlds (دنیاهای آنلاین) فضاهای دیجیتالی هستند که از انواع محیطهای سهبعدی پرجزئیات گرفته تا فضاهای نوشتارمحور را شامل میشوند که روی یک تم خاص تمرکز دارند. Multiverseها از دید او دنیاهای مختلفی هستند که در یک شبکه به یکدیگر متصل شدهاند و تم یا قوانین مشترکی ندارند که شاید دنیای OASIS رمان Ready Player One را بتوان برای آن مثال زد. درنهایت متاورس را داریم که درواقع مولتیورسی است که بیشتر با دنیای واقعی اطرافمان ادغام شده است. در حال حاضر شرکتهای تکنولوژی که درباره متاورس سخن میگویند معمولا راجع به پلتفرمهای دیجیتالی که شامل موارد زیر میشوند، ذوقزده هستند:
- مجموعهای از ویژگیها که با سرویسهای وب قدیمی یا فعالیتهای دنیای واقعی همپوشانی دارند.
- گرافیکهای سهبعدی کامپیوتری همزمان و آواتارهای شخصیسازی شده
- مجموعهای از فعل و انفعالات اجتماعی شخصی که کمتر رقابتی بوده و در مقایسه با بازیهای کلیشهای بیشتر هدفمحور هستند.
- حمایت کاربرانی که آیتمها و محیطهای مجازی خود را میسازند.
- ارتباط با سیستمهای اقتصادی دنیای واقعی تا مردم بتوانند از کالاهای مجازی سود ببرند.
- طراحیهایی که برای هدستهای واقعیت افزوده و واقعیت مجازی مناسب هستند، حتی اگر آنها بتوانند دیگر سختافزارها را هم پوشش دهند.
یکی از مهمترین ویژگیهای متاورس نحوه حضور کاربران در آن است که قرار است توسط آواتارها اتفاق بیافتد. زاکربرگ در مصاحبه خود در خصوص آواتارهای متاورس گفته است که «این موضوع مهم است که شما بتوانید آواتار و آیتمهای دیجیتالی خود را در بین نرمافزارهای مختلف و تجربههای گوناگون وارد متاورس کنید». اجازه دهید برای واضحتر شدن این موضوع یک مثال بزنیم. Roblox یک پلتفرم داخلی مشابه متاورس است که در آن امکان انتقال دادن آواتارها و آیتمها بین برنامهها وجود دارد. آواتار Roblox شما و متعلقات آن (که از طریق واحد پولی دیجیتال داخل بازی یعنی Robux تأمین میشود) با شما باقی میماند و مهم نیست که چه تجربه بازیای را در حین استفاده از Roblox انتخاب کرده باشید. این یکی از دستاوردهای اصلی Roblox در دهه اخیر است. شما دیگر قرار نیست با شخصیتهای معروفی همانند مستر چیف یا لارا کرافت یا آواتارهای از پیشساختهای همانند بازی فورتنایت وارد دنیاهای بازیکنان دیگر شوید. درواقع شما از آواتار Roblox خود برای ابراز حالتهایتان در هر نوع بازیای که زمان استفاده از Roblox تجربه میکنید، استفاده میکنید.
Roblox شباهت زیادی به متاورس دارد، اما باز هم نه متاورسی که زاکربرگ آن را توصیف کرده است: «شما میخواهید که مطمئن شوید که وقتی چیزی را میخرید یا میسازید، آن آیتم شما در بسیاری از پلتفرمها و سرویسها قابل استفاده باشد و صرفا به یک دنیا یا پلتفرم خاصی محدود نشود». آواتار و آیتمهای Roblox شما تنها در این سرویس قابل استفاده هستند. یک متاورس واقعی اینگونه است که آواتار شخصیسازی شده Roblox شما را میگیرد و آن را وارد پلتفرم واقعیت مجازی Horizon فیسبوک (یا همان Meta)، ماینکرفت یا فورتنایت یا وارد یک رویداد سینمایی آنلاین نتفلیکس میکند. هیچ شرکت یا مدیرعاملی نمیتواند این را بهتنهایی انجام دهد و برآورده کردن اینچنین یکپارچگی در دنیای متاورس باید با همکاری شرکتهای بزرگ تکنولوژی در کنار یکدیگر صورت گیرد.
Roblox یک اثر آنلاین است که در آن بازیکنان میتوانند بازی و سرگرمی برای دیگر کاربران خلق کنند
شما از طریق متاورس علاوهبر مکانهای مختلف میتوانید به دورههای زمانی گوناگون هم سفر کنید
با این وجود استفاده از یک آواتار یکسان در دنیاهای مختلف کار چندان سادهای بهنظر نمیرسد. تصور کنید که میخواهید یک کلاه برای آواتار خود خریداری کنید. شاید طرح این کلاه در پلتفرم لگومانندی همانند Roblox زیبا جلوه کند، اما در دنیای پیکسلی همانند ماینکرفت اصلا معنی نداشته باشد. یا اصلا قصد داشته باشید تا آواتار بروس وین از سری Batman: Arkham را وارد یک بازی لگوی بتمن کنید. در حال حاضر پلتفرمی همانند VRChat به کاربران اجازه میدهد تا مدلهای سهبعدی خود را بهعنوان آواتار وارد دنیای این سرویس کنند که نیاز به مهارتهای نرمافزاری خود کاربر دارد. درواقع این روش بسیار به متاورس خلق شده توسط استیفنسن شباهت دارد. حتی سازندگان میتوانند روشی ایجاد کنند تا آواتار کاربران در هر مدلی که باشد مناسب به حال و هوای دنیای متاورس، تغییر شکل دهد و با آن همگام شود که مشابه این روش را میتوانیم در بین شخصیتهای بازی Super Smash Bros مشاهده کنیم.
از آواتارهای متاورس که بگذریم، به امکاناتی میرسیم که این دنیا میتواند در اختیار ما قرار دهد. توسعهدهندگان میتوانند علاوهبر خلق دنیاهای مختلف و قرار دادن آنها در مقابل کاربران، آنها را در زمان هم جابهجا کنند. مارن لوین (Marne Levine) رئیس اداره بخش تجاری Meta میگوید: «در متاورس شما خواهید توانست تا نهتنها به هر مکانی تلپورت کنید، بلکه در زمان هم سفر کنید. فرض کنید به روم باستان رفتهاید. تصور کنید که در خیابانها ایستادهاید، صداها را میشنوید، بازارها را ملاقات میکنید و حس و حال زندگی ۲۰۰۰ سال پیش را از نزدیک احساس میکنید». بازیهای اساسینز کرید اوریجینز و اساسینز کرید اودیسی هر دو تجربهای نزدیک از زندگی ۲۰۰۰ سال پیش را در بخشهای مختلف خود ارائه میدهند. هر دو بازیها به بازیکنان اجازه میدهند تا آزادانه در دنیای وسیع طراحی شده مصر و یونان گشتوگذار کنند که شامل ایستادن در مغازهها، مشاهده عمارتها و سازههای مشهور و حتی آموختن درسهای تاریخی از آنها میشود. حال تصور کنید که با پوشیدن یک هدست واقعیت افزوده یا واقعیت مجازی، دنیای این بازیها را از نزدیک حس کنید و بتوانید با شخصیتها و محیط آنها از نزدیک به تعامل بپردازید.
بدون شک متاورس در وسعتی که از آن تاکنون تعریف شده است میتواند در آینده جایگاه ویژهای در صنعت تکنولوژی داشته باشد. طرفداران متاورس، مفهوم آن را مرحله بعدی توسعه اینترنت امروزی میدانند. بهنحوی که شرکتی همانند فیسبوک در حال حاضر سرمایهگذاری زیادی در زمینه تکنولوژیهای VR و AR و توسعه سختافزارهایی همانند Oculus VR، عینکهای AR و دستبندهای تکنولوژی است. البته که طبیعی است شرکتهای بزرگ فناوری دیگر همانند مایکروسافت، اپل، گوگل و آمازون هم در این مسیر بیکار نخواهند نشست و برای عقب نماند از رقبا بهنوبه خود گامی بزرگ در خلق این چشمانداز خواهند برداشت.
پوکمون گو یکی از محبوبترین بازیهای AR سالهای اخیر است
تعریف مفاهیم واقعیت مجازی(VR) و واقعیت افزوده (AR)
تاکنون در بخشهای مختلف مقاله اشاره شد که آینده متاورس به تکنولوژیهای واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) گره خورده است. تکنولوژیهایی که چند سالی از حضور آنها در دنیای تکنولوژی و سرگرمی میگذرد و انتظار میرود که با پیشرفت تکنولوژی به شکل ملموستری در اختیار کاربران قرار گیرد. درواقع واقعیت افزوده (Augmented reality) تکنولوژیای است که دربرگیرنده المانهای بصری، صوتی و دیگر محرکهایی است که بهواسطه دنیای واقعی تجربه کاربری را بهبود میبخشد. AR میتواند ازطریق یک موبایل بهراحتی در اختیار کاربر قرار گیرد و افراد میتوانند در آن حضور خود را در دنیای واقعی به شکل کامل کنترل کنند. بهعنوان مثال شما بازی Pokemon GO را دارید که به واسطه ترکیب دوربین موبایل و محیط واقعی اطراف، پوکمونهای مجازی را پیشرویتان قرار میدهد که میتوانید با آنها به تعامل بپردازید. مایکروسافت از جمله شرکتهایی است که در چند سال گذشته حساب ویژهای روی این تکنولوژی باز کرده است. آنها در سال ۲۰۱۶ نسخه اولیه هدست واقعیت افزوده (بهگفته مایکروسافت واقعیت ترکیبی) HoloLens را در اختیار توسعهدهندگان قرار دادند. هدستی که درواقع راه کینکت را ادامه میداد و اینبار کاربران با استفاده از آن میتوانستند محیطهای نرمافزاری و بازی را در دنیای واقعی اطراف خود تجربه کنند. آنها در سال ۲۰۱۹ نسل دوم این هدست را با نام HoloLens 2 با سختافزاری قدرتمندتر عرضه کردند و درنهایت با معرفی سرویس Microsoft Mesh نشان دادند که تا چه اندازه برای این تکنولوژی در آینده سرمایهگذاری کردهاند.
از سویی دیگر ما تکنولوژی واقعیت مجازی (Virtual Reality) را داریم که به شکل کامل تجربهای مجازی قلمداد میشود و واقعیتهای تخیلی را بهبود میبخشد. تکنولوژی VR همیشه به یک هدست نیاز دارد و این کاربران هستند که در دنیای آن توسط یک سیستم دیگر کنترل میشوند. درکنار Oculus VR که صرفا مختص سختافزار پیسی و بازیهای این پلتفرم است، ما هدست واقعیت مجازی PlayStation VR را داریم که تجربه بازیهای VR را به بهترین شکل ممکن در اختیار کاربران قرار میدهد. کاربران با پوشیدن این هدستها وارد دنیایی مجازی میشوند و میتوانند با قرار گرفتن در قالب شخصیت اصلی بازی، دنیای اطراف خود را به شکلی متفاوت تجربه کنند. البته که هنوز هم بعد گذشت سالها از عرضه این هدستها، این تکنولوژی راه زیادی برای به بلوغ رسیدن در پیش دارد و باید منتظر بمانیم تا ببینیم چه نقشی قرار است در شکلگیری و توسعه دنیای متاورس بازی کنند.
نمایشی که زاکربرگ از آینده متاورس درحال شمشیرزنی با یک تصویر هولوگرام ارائه داد
سه جنبه اصلی دنیای متاورس
در مفهومشناسی متاورس، سه جنبه اصلی وجود دارد که هرکدام از مشخصههای اصلی این تکنولوژی بهشمار میروند:
حضور (Presence): درواقع شما باید در متاورس در فضای مجازی و درکنار دیگر اجزا احساس واقعی بودن و احساس حضور داشته باشید. تحقیقات متعدد نشان میدهند که این حس کیفیت تعاملات مجازی را بهبود میبخشد. واضح است که این احساس تجسم کردن و حضور داشتن ازطریق نمایشگرهای هدستهایی که روی سر قرار میگیرند به کاربر منتقل میشود.
قابلیت همکاری (Interoperability): این جنبه از متاورس بدین معنا است که شما بتوانید در آن بهراحتی در فضاهای مجازی سیستمهای مختلف دنیای مجازی گوناگون سفر کنید. یعنی متاورس باید دنیایی یکپارچه باشد که شما بهوسیله یک آواتار یکسان در بخشهای مختلف آن بتوانید حضور پیدا کنید و در همگی آنها یک شخص واحد باشید. برای مثال سرویس ReadyPlayerMe به کاربران اجازه میدهد تا با ساخت یک آواتار واحد در فضاهای مجازی مختلف حضور داشته باشند و از امکانات آنها استفاده کنند. برای مثال شما میتوانید با استفاده از برنامه Animaze وارد جلسات Zoom شوید.
استانداردسازی (Standardization): هر سیستم، سرویس و پلتفرمی نیاز به اعمال استاندارد در تکتک اجزای خود دارد. درواقع این جنبه از متاورس باعث میشود بخش Interoperability پلتفرمها و سرویسهای مختلف متاورس شروع به کار کنند. جالب است بدانید سازمانهای بینالمللی همانند Open Metaverse Interoperability Group ایجاد شدهاند تا با طراحی پروتکلهای مختلف بین دنیاهای مجازی پل ارتباطی ایجاد کنند.
مایکروسافت مش به کاربران اجازه میدهد تا در دنیای واقعی به تعامل با آیتمهای مجازی بپردازند
کاربردهای احتمالی متاورس
در متاورس شما آواتار یکسانی دارید که بهواسطه آن میتوانید در دنیاهای مختلف مجازی حضور پیدا کنید. درواقع آواتار شما شناسه شما در این دنیا بهشمار میرود.
اگر قرار باشد از کاربردهای احتمالی که برای متاورس درنظر گرفته شده است، فهرستی آماده کنیم، شاید به لیستی بلندبالا احتیاج داشته باشیم. رویای متاورس ظاهرا حد و اندازه ندارد و فقط نحوه اجرا و به عمل در آمدن بخشهای مختلف آن است که باعث میشود زمان به ثمر نشستن این پروژه طولانیتر شود. درواقع یک متاورس ایدهآل به کاربران خود اجازه میدهد تا هر فعالیت دلخواهی را انجام دهند، هرگونه نیازی را برآورده کنند و در مجموع به هر چیزی که تصورش را بکنید، اعمال شود.
در بخش تجارت، متاورس میتواند برای پلتفرمهای اداری مجازی مورد استفاده قرار گیرد و در آن افراد بهصورت مجازی در فضایی سهبعدی و مشابه با یک اداره حضور پیدا کنند. در حال حاضر ورکرومهای سرویس Horizon شرکت فیسبوک و سرویس مایکروسافت Mesh بهترین مثال از استفاده تجاری متاورس هستند. بهوسیله این ابزارها افراد میتوانند کارهای خود را بدون حضور فیزیکی در محل کار و بهصورت مجازی و از هر موقعیت مکانی انجام دهند.
اگر متاورس را از جنبه آموزشی مورد ارزیابی قرار دهیم، میتوان از آن برای بخشهای گستردهای از هر مکان و هر نقطه تاریخی مورد استفاده قرار داد. در سال ۲۰۲۱ انویدیا یک پروژه زیرساخت بهنام Omniverse را بهنحوی توسعه داد که به توسعهدهندگان سراسر جهان اجازه میداد تا بهصورت همزمان با یکدیگر به همکاری بپردازند و نرمافزار محتوایی متاورس تولید کنند. در واقع در متاروس کاربران میتوانند به سادگی به یکدیگر تعامل کنند، در انجام کارهای مختلف به دیگر افراد یاری برسانند و از محتویات ویدیویی و آموزشی مختلف بهره ببرند.
بدون شک درکنار بحث کاری و آموزشی، یکی از مهمترین جنبههای متاورس، بخش شبکههای اجتماعی و سرگرمی آن را شامل میشود. بخشی که در آن کاربران درکنار یکدیگر قرار میگیرند، با یکدیگر تعامل میکنند و به تجربههای مختلف میپردازند. تصور کنید با پوشیدن هدست وارد دنیای متاورس شدهاید و با دوستان خود در سراسر جهان درکنار هم جمع میشوید و یک سرگرمی، یک ورزش یا یک حس مشترک را از نزدیک تجربه میکنید. درحال حاضر و در سالیان اخیر سازندگان مختلفی تلاش کردهاند تا با خلق آثار VR مختلف بهواسطه هدستهای واقعیت مجازی بازیکنان را وارد دنیایی مجازی خلق شده توسط خود کنند که در بین آنها نمونههای موفق و سرگرمکننده مختلفی هم وجود داشتهاند. اما متاورس پا را از این هم فراتر میگذارد. شما یک آواتار یکسان با شناسه خود خواهید داشت که بهواسطه آن در دنیایی گسترده، یکپارچه و همیشه زنده قرار میگیرید. درواقع متاورس همیشه وجود و حضور خواهد داشت و این شما هستید که هر از چندگاهی به آن سر میزنید. تصور کنید مکانی وجود دارد که شبیهساز زندگی یونان باستان را پیشروی شما قرار میدهد، یا حتی مکانی که همانند بازی سایبرپانک 2077، شما را وارد دنیایی مربوطبه سالها بعد میکند که میتوانید در آن با دیگر بازیکنان به تعامل بپردازید، مأموریت انجام دهید، پول مخصوص به آن را بهدست بیاورید و با آن دنیای دیجیتال و مجازی خود را شخصیسازی کنید.
Oculus Quest 2 آخرین نسل هدستهای واقعیت مجازی فیسبوک
متاورس در مقابل اینترنت
بسیاری از فعالان حوزه تکنولوژی، متاورس را جایگزین اینترنت امروزی میدانند، اما آیا این گفته بهشکل کامل صحیح است؟
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، بسیاری از افراد فعال در صنعت تکنولوژی از متاورس بهعنوان جایگزین اینترنت امروزی نام میبرند. آیا این گفته درست است؟ پس اگر این اتفاق بیافتد تکلیف اینترنت امروزی و سایتهایی که به آنها سر میزنیم چه میشود؟ مارک زاکربرگ در مصاحبهای در خصوص این موضوع میگوید که متاورس یک نسخه ارتقا یافته از اینترنت امروزی خواهد بود که در آن مردم دنیایی متفاوت را تجربه میکنند که لزوما قرار نیست آنها در برنامههای دوبعدی و صفحات وب معمولی انجام دهند. تیم سوئینی مؤسس اپیک گیمز هم نظر مشابهی در این خصوص دارد و معتقد است که متاورس همانند دنیای یک بازی آنلاین است که افراد در آن میتوانند به دوستان خود ملحق شوند، بازیهای چندنفره همانند فورتنایت تجربه کنند، ازطریق سرویسی همانند نتفلیکس فیلم ببیند و کارهای دیگر انجام دهند. خب واضح است که اگر شما در مکانی حضور داشته باشید که بتوانید این کارها را تجربه کنید، آنجا چیزی شبیه اینترنت امروزی خواهد بود.
بدون شک یکی از ویژگیهای برتر متاورس حس حضوری است که به کاربر القا میکند. شما در این تکنولوژی بهجای آنکه از پشت یک صفحه در حال مشاهده باشید، حس میکنید که بهصورت فیزیکی با مردم و مکانهای مختلف در تعامل هستید. حسی که در آن با همکاران خود دور یک میز مجازی همانند سرویسهای Spatial یا Horizon جمع شوید به مراتب تجربهای لذتبخشتر از حسی است که از طریق نرمافزار زوم تجربه میکنید.
شاید بتوان متاورس را با اینترنت موبایل مقایسه کرد که در سالهای گذشته سرویسهای بسیار مناسبی را جایگزین وبسایتهای سنتی کرده است، اما باز هم بهطور کامل موفق به منسوخ کردن گزینههای پلتفرم دستکاپ نشده است. البته که اینترنت نوشتارمحور سنتی و غیرهمزمان مزیتهای مخصوص به خود را هم همیشه دارا است. چرا که هدستهای VR، کامپیوترهای قدرتمند، کنسولهای بازی که جزئیات فراوان دنیای مجازی را پوشش دهند، طبیعتا از قیمت بالایی برخوردار هستند. از سویی دیگر افرادی که از سرعت اینترنت بالایی برخوردار نیستند ممکن است در دنیای متاورس آواتارهایی را مشاهده کنند که در دنیای همزمان آن به شکل عجیبی با در حال حرکت باشند، یا افرادی که کمبینا یا نابینا هستند برای دسترسی به صفحات وب از امکانات مربوطبه خوانده شدن متن استفاده میکنند، درصورتی که در دنیایی که اساس آن تصاویر است، این افراد ممکن است با مشکلات جدی مواجه شوند. البته که شرکتهایی که در زمینه Accessibility متخصص هستند میتوانند برای این موارد راهحل بیاندیشند، اما بدون شک هنوز راه زیادی تا آن زمان باقی مانده است.
فیسبوک هورایزن قصد دارد تا جلسات آنلاین را در محیطی سهبعدی فراهم سازد
بازی های مشابه با دنیای متاورس
بسیاری از پدیدههایی که در رابطه با متاورس میشنویم، چیزهای جدیدی نیستند و بهشکلهای مختلف قبل از این بین ما حضور داشتهاند. کاربران نزدیک به دو دهه قبل در Second Life حضور دیجیتالی پیدا کرده بودند و در آن آیتمهای مختلف را به فروش میرساندند، با دیگر افراد به تعامل میپرداختند و در دنیاهای مختلف آن مدارس آموزشی و مشاغل مختلف را راه انداخته بودند. فضاهای اجتماعی سهبعدی دیگری همانند CyberTown هم وجود داشتند که قدمتی طولانیتر از Second Life دارند. حتی قبل از آن در دهه ۷۰ میلادی هم دنیاهای مجازی نوشتارمحوری ایجاد شده بودند که بهنوبه خود یک متاورس بهشمار میرفتند.
شاید دلیل اصلی اینکه بعد سالها دوباره متاورس بر سر زبانها افتاده است، پیشرفت گرافیک سهبعدی، گسترش اینترنت پرسرعت و تکنولوژی است که از زمان عرضه Second Life در سال ۲۰۰۳، رشد چشمگیری به خود دیده است. امروزه بسیاری از بازیهای ویدیویی بهصورت آثار سرویسمحور عرضه میشوند و با انتشار بهروزرسانیهای مختلف و بعضا با شبیهسازی یک زندگی واقعی تلاش میکنند تا مخاطبان خود را تشویق کنند در سرورهای آنها باقی بمانند. آثار دیگری همانند League of Legends یا Overwatch از زمان عرضه خود تاکنون تغییرات مختلف و زیادی را به گیمپلی و بازی خود اعمال کردهاند و سازندگان آنها تلاش کردهاند تا تجربهای پویاتر را در مقایسه با بازیهای ویدیویی دیگر به مخاطب ارائه دهند. از سویی دیگر شاید فورتنایت بهترین مثالی باشد که سازندگان آن با خلق چیزی فراتر از یک بازی صرفا بتل رویال تلاش میکنند روزبهروز به مخاطبان خود اضافه کنند. فورتنایت فاصله زیادی از تجربه روز اول گرفته است و حالا بازیکنان در آن میتوانند فیلم مشاهده کنند، به کنسرت خوانندگان مختلف بروند، یک رویداد همزمان آنلاین را با یکدیگر تجربه کنند و با یکدیگر به تعامل بپردازند. البته که شاید نه در حد تعریف زاکربرگ از متاورس اما در سطحی سادهتر بسیاری از بازیها را میتوان بهنحوی متاورس خطاب کرد که در آن بازیکنان در قالب آواتارهای خود با دیگر کاربران به تجربهای مشترک میپردازند. از ماینکرفت مایکروسافت گرفته تا بازی بلاکچین The Sandbox هرکدام دنیای مخصوص به خود را پیشروی بازیکنان قرار میدهند که در آن کاربران میتوانند خرید انجام دهند، زندگی کنند، آموزش ببینند و کارهای مختلف انجام دهند. حال تصور کنید که تمامی این دنیاها به سرویسی یکپارچه متصل باشد و بازیکنان در همه آنها با یک آواتار یکسان حضور داشته باشند. سرویسی یکپارچه که بازیکنان با استفاده از هدستهای واقعیت مجازی یا افزوده خود وارد دنیای آنها میشوند و زندگی متفاوت و جدیدی را تجربه میکنند.
توکنهای غیرمثلی درواقع سند رسمی مالکیت هر کالای دیجیتال بهشمار میروند
نقش رمزارزها و NFTها در متاورس چیست؟
توکنهای غیرمثلی درواقع سند مالکیت دیجیتال یک کالا یا یک آیتم دیجیتال بهشمار میروند
یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در دنیای متاورس بحث تبادلات آیتمها و واحد پولی موجود در آن است. امروزه بدون شک مبحث کریپتوکارنسی و به شکل خاص بلاکچین جایگاه ویژهای در بین صنعتگران تکنولوژی پیدا کرده است. در حال حاضر ارزهای دیجیتال مختلفی بهعنوان زیرشاخته متاورس شناخته میشوند که بعد از خبر تغییر نام Meta با هایپ خبری قیمت آنها هم تا حد بسیار زیادی رشد را به خود دید. سرویسهای دیجیتالی که هرکدام در بستر بلاکچین تلاش میکنند خدمات مختلفی را در اختیار مخاطبان خود قرار دهند.
بهعنوان مثال میتوان به Bloktopia اشاره کرد که درواقع قرار است یک برج ۲۱ طبقه مجازی در دنیای متاورس باشد که شرکتها میتوانند در طبقات مختلف آن غرفه خریداری کنند و در قالب دنیایی مجازی به کاربران خدمات ارائه دهند. سرویسی که شاید در حال حاضر در ابتدای راه خود قرار داشته باشد، اما بدون شک با گذشت زمان و پیشرفت و همهگیری تکنولوژی، میتواند یه یکی از ایستگاههای حضور افراد در دنیای متاورس تبدیل شود. اجازه دهید به ارزهای دیجیتال بازگردیم. واحدهای پولی که بدون شک نقش بسیار مهمی را در دنیای متاورس بازی خواهند کرد. شما در دنیایی مجازی زندگی میکنید که قرار است در آن کالاهای مجازی خرید و فروش کنید. استفاده از ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز این اجازه را بهشما میدهد که بدون نگرانی راجع به مشکلات مربوطبه پولهای رایج و سنتی، در بستر فضایی دیجیتال و مجازی آیتمهای مورد علاقه خود را در بستری رمزنگاری شده خرید و فروش کنید.
درکنار ارزهای دیجیتال، اصطلاحی که این روزها بر سر زبانها افتاده است، توکنهای غیرمِثلی یا همان NFT (Non-fungible token)ها هستند. توکنهای غیرمثلی یا NFTها یکی از جدیدترین پدیدههای تکنولوژی بلاکچین بهشمار میرود که به سرعت در حال گسترش در دنیای دیجیتال رمزنگاری شده است. NFTها درواقع راهی برای ثبت و تصاحب یک کالای دیجیتال محسوب میشوند. بدون شک تولید و انتقال کالاهای دیجیتال در دنیای متاورس از اهمیت بسیار بالایی برخورد است و از همین رو NFTها میتوانند بهعنوان یکی از پایههای دنیای متاورس بهشمار بروند. برای مثال شما اگر یک تیشرت مجازی را در پلتفرم A متاورس خریداری کنید، NFT میتواند یک رسید دائمی برای کالای شما بالا باشد و به شما اجازه میدهد تا از همین تیشرت یکسان را در پلتفرمهای مختلف دیگر متاورس استفاده کنید. در حال حاضر بسیاری از NFTها را آواتارهای هنری دوبعدیای تشکیل دادهاند که کاربران از آنها میتوانند بهعنوان تصویر پروفایل خود استفاده کنند. اما شرکتهایی همانند Polygonal Mind هم وجود دارند که ازطریق سرویس CryptoAvatars به کاربران اجازه میدهند تا آواتارهای سهبعدی را بهواسطه NFT خریداری کرده و از آنها در بخشهای مختلف دنیای مجازی استفاده کنند.
جالب است بدانید که در حال حاضر بازیهای در بستر بلاکچین هر روز به تعدادشان افزوده میشود. برای مثال بازی Axie Infinity یک اثر آنلاین NFTمحور است که بازیکنان در جریان آن میتوانند به پرورش موجوداتی بهنام axies بپردارند. این موجودات در واقع توسط توکنهای غیرمثلی بهصورت دیجیتالی در بازی وجود دارند و بازیکنان باید برای بهدست آوردن آنها از پول دیجیتال درون بازی (AXS و SLP) استفاده کنند. درواقع خرید این موجودات، پرورش آنها و فروش آنها با قیمت بالاتر یکی از راههای کسب درآمد بازیکنان از این بازی و بازیهای مشابه آن است که امروزه بهسرعت به تعداد آنها در حال اضافه شدن است.
Project Cambria تنها یکی سختافزارهایی است که در آینده برای محقق شدن متاورس به آنها نیاز داریم
نیاز متاورس به سختافزار جانبی و قدرتمند
همانطور که پیش از این گفته شد، در حال حاضر شما برای تجربه متاورس به سختافزارهای قدرتمند و معمولا گرانقیمت نیاز دارید که شاید دسترسی آنها برای هر کاربری میسر نباشد. البته که افرادی همانند زاکربرگ معتقد هستند که زمانیکه متاورس به واقعیت تبدیل شود، دیگر این دستگاهها و تجهیزات تمرکز اصلی توسعهدهندگان و کاربران نخواهد بود و در آن زمان تمرکز روی سختافزارهایی (هدستهایی) خواهد بود که بهراحتی به هر کاربری اجازه حضور و گشتوگذار در دنیای متاورس را دهد.
البته ناگفته نماند که در جریان کنفرانس Connect، فیسبوک اعلام کرد که در حال کار روی یک هدست واقعیت مجازی جدید بهنام کد رمز Project Cambria است. هدستی که قرار است قدرتمندتر و گرانتر از Oculus Quest 2 این شرکت باشد که در حال حاضر با قیمت ۲۹۹ دلار بهفروش میرسد. Cambria شامل تواناییهایی خواهد بود که در حال حاضر در هدستهای VR موجود در بازار وجود ندارد. سنسورهای جدیدی در این هدست وجود دارد که به آواتار مجازی شما اجازه میدهد تا تماس چشمی برقرار کند و حتی حالت صورت شما را به نمایش بگذارد. بهصورتی که افرادی که با آواتار شما در حال ارتباط هستند بتوانند حس و حال شما را بهخوبی درک کنند. فیسبوک ادعا کرده است که این هدست از کیفیت تصویر بسیار بالایی برخوردار خواهد بود و اشیا دنیای فیزیکی را با عمق و پرسپکتیو کاملی پیشروی کاربران قرار میدهد.
تا ظهور متاورس و همهگیری آن هنوز فاصله زیادی وجود دارد
درحال حاضر از دید شرکتی مثل Meta، متاورس میتواند بهعنوان جانشین اینترنت موبایل که نزدیک به یک دهه از حکمفرمایی آن میگذرد، شناخته شود. از دید زاکربرگ رشد و توسعه و بهواقعیت تبدیل کردن این تکنولوژی زمانی حدود ۵ الی ۱۰ سال نیاز دارد که بخش اعظم آن به آمادهسازی سیستمهای زیرساختی مختلفی مربوط میشود که بتواند این سرویس را در اختیار عموم قرار دهد. تجهیزات و سختافزارهایی که باعث شود تمامی کاربران (نه فقط قشر خاص) بتوانند با ورود به متاورس حس حضور در مرز بین دنیای واقعی و مجازی را پیدا کنند. پس با این اوصاف ما هنوز راه زیادی داریم تا به واقعیت تبدیل شدن این سرویس را از نزدیک ببینیم. در حال حاضر نسل پنجم شبکههای موبایل هنوز به بلوغ کافی نرسیده است و هنوز بسیاری از کشورها و بسیاری از مردم از تجربه اینترنت پرسرعت محروم هستند. درکنار موارد گفته شده، قیمت بالای سختافزارهای مورد نیاز برای تجربه متاورس (که اصلیترین آن یک هدست قابل قبول است)، یکی از اصلیترین موانع برای همهگیری این سرویس بین کاربران سراسر دنیا بهشما میرود. با گسترش تکنولوژی بلاکچین و سرویسهای غیرمتمرکز، ما هنوز در ابتدای راهاندازی نسل سوم اینترنت که به Web 3.0 شناخته میشود، هستیم و بهنظر میرسد پیشبینی زاکربرگ برای به واقعیت تبدیل شدن متاورس چندان بیراه نباشد.