هرکدام از ما بیش از چند ثانیه بیشتر نمیتوانیم بدون اکسیژن زیر آب زنده بمانیم، اما ساکنان قبیله باجائو در جنوب شرق آسیا در طول قرنها به این توانمندی عجیب دست یافتهاند تا بدون هیچ امکاناتی و به شکلی طبیعی ۵ تا ۱۳دقیقه با حبسکردن نفسشان در اعماق دریا به دنبال ماهی هامور، ناپلئونی، خیار دریایی و مرواریدی باشند تا زندگیشان را معنا دهند.
پردهبرداری از اکوسیستم جدید استارتاپی
قبیلهای که مردمانش روی دریا به دنیا میآیند، خانههایشان را روی دریا بنا میکنند، در دریا زندگی و کار میکنند و همراه با صدای امواج دریا میمیرند. حکایت امروز ما هم کم و بیش شبیه مردم قبیله باجائو شده است.
در این چند هفته کانالها و گروههای استارتاپی را رصد میکردم. حس و دریافتم این بود که اکوسیستم استارتاپی ایران در لایههای میانی و پایینی از ریل خارج شده است اما با کمی تامل در تحریمها، کرونا، اقتصاد طوفانزده فسادپذیر و… به این نتیجه رسیدم که گویی ریلی وجود ندارد یا به چشم نمیآید؛ انگار سیل آمده، ریلها را برده و یا از دید ما پنهان کرده است.
زندگیکردن در فضایی داینامیک، متغیر، بدون چشمانداز مشخص، برخورداری از سیاست و اقتصادی تابع و تاثیرپذیر از تحولات بینالمللی و کرونایی، بیشباهت به زندگی روی آب نیست. در چنین وضعیتی دو استراتژی و رویکرد پیش روی ماست؛ رویکرد انتظاری، انتظارکشیدن برای اینکه ادامه دهیم تا وضعیت به حالت قبل بازگردد و همه چیز سرجایش قرار بگیرد؛ امیدی ناامید که تاریخ معاصر ایران کمتر چنین تجربه ایدهآلی را به خود دیده است.
دیگر آنکه بازگشت به گذشته و شرایط قبلی امکانپذیر نیست. باید خودمان را با شرایط جدید وفق بدهیم. اصلاح میکنم وفق نه؛ شرایط جدید خودش زندگی ماست. همانقدر که از دست دادن یک عزیز سخت و ناگوار است، پذیرش نبود او و طی مراحل سوگواری، تاثیر سرنوشتسازی بر زندگی و روان بازماندگان میگذارد.
ما هنوز باور نکردهایم که دیگر هرگز به دوران قبل از کرونا بازنخواهیم گشت. دلمان را به وامها و تسهیلات دوران گذار از کرونا خوش کردهایم، در حالی که گذاری در کار نیست. باور نمیکنیم که دیگر اکوسیستم قبل از کرونا رفته و ما اکنون در حال ساخت اکوسیستم دیگری هستیم. آنهایی که واقعبین هستند، باید این تغییر بزرگ و غیرقابل باور را بپذیرند و سریع سوگواریشان را به پایان ببرند، خودشان و تفکراتشان را بتکانند، خانههایشان و کسبوکارشان را مثل قبیله باجائو روی آب بنا کنند. این واقعیت را هم بپذیریم ما نمیتوانیم مثل دیگر جوامع روی خشکی زیست کنیم.
یکی از مهمترین و بزرگترین تفاوت زندگی روی آب در مقایسه با خشکی، حفظ تعادل در سیالبودن بستر محیط کار، زندگی و رویدادهای پیرامونی است.
همچنین تلاش برای شناخت وضعیت جدید، بنا کردن و پیش بردن کسبوکارها در وضعیتی دائما شناور و تغییرپذیر است.
ساحل ما دریای ماست. از اینرو در مسیر به دنبال ساحلی نخواهیم بود. ریلی در کار نیست، ثباتی هم نیست. فقط مانند مسافران باید چشممان به ستاره قطبی بازار، مخاطب، اقتصاد دیجیتال جهانی و جریان زاینده نوآوری باشد تا مسیر را گم نکنیم. درک این وضعیت، زیست و پیشبرد کسبوکارها در وضعیت جدید نیاز به تامل بیشتر و به اشتراکگذاری تجربههاست.
حرف آخر: روایتهای گوناگونی درباره مردم قبیله باجائو وجود دارد. برخی معتقدند آنان پیش از این در خشکی سکونت داشتند اما با گمشدن دختر پادشاه، آنها مجبور به جستوجو در دریا شدند و از آنجایی که موفق به پیداکردن دخترک نشدند، در دریا اقامت گزیدند. دوستان، ما حالا روی آب هستیم، به دریا خوش آمدید.