نوشتن بیزینس پلن استارتاپ به شما کمک میکند تا چشم اندازی از برنامههای کاری خود داشته باشید. استارتاپ معمولا متشکل از یک تیم است که ایدهای دارند و این ایده هنوز وارد بازار نشده یا سهمی از بازار ندارد. بهعنوان یک کالا، خدمات یا پلتفرم. آیتمهایی که باعث میشود کسبوکاری، یک استارتاپ محسوب شود از این قرار است؛ از تیم بودن شروع میشود و شامل مواردی چون داشتن بیزینس پلن استارتاپ، ایدهای نو، کپیکردن یک ایده جهانی و حتی داشتن یک ایده داخلی است. استارتاپ باید با این ایده کپی شده، ارزش افزوده بیشتری به جامعه مخاطبان خود ارائه دهد. بنابراین مشابهبودن یا کپیبودن ایده زمانی بیاهمیت میشود که خدمات یا کالایی که ارائه و تولید میشود، حداقل با استراتژی جدیدی تولید و به بازار عرضه شود که شباهتهایی با رقیبانش نداشته باشد یا شباهت اندکی داشته باشد.
اهمیت داشتن بیزینس پلن استارتاپ
رقابت در مورد استارتاپها بسیار مهم است و به همین دلیل هزینههای زیادی بابت بازاریابی و تبلیغات پرداخت میکنند. ویژگی بسیار مهم دیگری که استارتاپها را از سایر کسبوکارها متمایز میکند، مربوط به بیزینس پلن استارتاپهاست که داینامیک است. یعنی دائما در حال بازنگری و تغییر است و حتی ممکن است بعد از گذشت یک سال از عمر یک استارتاپ، به طور کلی بیزینس پلن آن تغییر کند. بنابراین داینامیکبودن ویژگی مهم شرکتهای استارتاپی است.
اندازه استارتاپ اما مهم نیست و یک استارتاپ میتواند از یک نفر یا ۴۰ نفر تشکیل شده باشد اما یک استارتاپ حتما باید دائما در حال رشد باشد. بنابراین سرعت رشدش به نسبت شرکتهای بالغ بسیار بیشتر است. و برای گرفتن سهم بیشتری از بازار باید رشد تصاعدی داشته باشد نه رشد کوچک و همیشه یکسان بلکه رشد تصاعدی. سن و سال شرکت استارتاپ هم مهم نیست و شرکتهای ۴ یا ۵ ساله هم داریم که هنوز هم استارتاپ هستند.
۸ نکته توصیه شده از طرف کارآفرینان جوان درباره نوشتن بیزینس پلن
خب، یک ایده عالی تجاری دارید. قدم بعدی شما، پیش از مراجعه به سرمایه گذاران و یا حتی فکر کردن در مورد روز راه اندازی کسب و کار، نوشتن یک برنامه تجاری جامع است. یک طرح تجاری با از بین بردن موانع احتمالی و ایجاد بازار هدف، به عنوان راهنمای شروع کار شما عمل میکند. با این حال، نوشتن یک بیزینس پلن همیشه آنقدر که به نظر میآید کار سادهای نیست.
در ادامه، سخنان چند تن از اعضای شورای کارآفرینان جوان را با هم مرور میکنیم. آنها توضیح میدهند دوست داشتند در ابتدای کارشان و در زمان نوشتن طرح تجاری خود، کدام نکات را میدانستند.
۱) درباره بازاریابی بیاموزید و یک راهنما داشته باشید
توماس مینیری
من اولین شرکت خود را با ناامیدی تمام تاسیس کردم و هرگز یک طرح تجاری ننوشتم. هدف من در آن زمان بقا بود. من با تجربه آموختم و با بروز مشکلات، چیزهایی را فهمیدم. اگرچه در آخر برای من خوب جواب داد. اما اگر اطلاعات بیشتری در مورد بازاریابی و تبلیغات داشتم و یک راهنما داشتم، سفر بسیار بهتری برای من رقم میخورد. سرانجام در این مهارتها و مهارتهای دیگر سرآمد شدم، اما صرفا با آزمایش و خطاهای بسیار، که با توجه به وقت و هزینه، میتواند هزینهبر باشد.
۲) آماده پیووت باشید
کریس کریستوف
کاش میدانستم نسبت به برنامه پنج ساله اول من و واقعیتی که رخ میدهد، چقدر تغییر به وجود خواهد آمد. شما نمیدانید که چقدر سریع میتوانید به یک مسیر جدید بپیچید و در نهایت بخش قابل توجهی از برنامه خود را لغو کنید. بهترین توصیه من این است: با انعطافپذیری برنامهریزی کنید. همیشه اوضاع طبق روال شما پیش نخواهد رفت و برنامهها تغییر خواهند کرد. اگر بتوانید تغییرات را قبل از وقوع پیش بینی کنید، شانس بیشتری در ایجاد یک طرح تجاری موفق خواهید داشت.
۳) نگران طولانی شدن نوشتن بیزینس پلن نباشید
کریستین کیمبرلی
ای کاش میدانستم که بیزینس پلن استارتاپ من برای آنکه نقشهای برای راه اندازی و مراحل اولیه رشد باشد، فقط کافی است چند صفحه باشد. در عوض، اولین طرح تجاری من بیش از ۵۰ صفحه با اطلاعات مالی دقیق بود که هرگز استفاده نکردم.
توصیه من این است که برنامه کاری خود را کوتاه و متمرکز بر آنچه برای راه اندازی در چند مرحله اول آن نیاز دارید قرار دهید. بعدا همیشه میتوانید موارد بیشتری اضافه کنید.
۴) پیش از نوشتن بیزینس پلن استارتاپ به مشتریان خدمات دهید
کودی کندی
مهم نیست که چقدر خوب باشید، نمیتوانید نحوه استفاده مشتری از محصول یا تعامل با تجارت شما را پیش بینی کنید. چیزهای زیادی وجود دارد که فقط میتوانید با ارائه خدمات واقعی به مشتری یاد بگیرید. باید قبل از نوشتن یک طرح تجاری به مشتریان خدمات دهید. یک نمونه اولیه سریع ارائه داده و آن را امتحان کنید. به جای تصور کردن مشتری، با آنها ملاقات کرده و با آنها صحبت کنید.
در Bounce، پیش از انجام هر کاری، ظرف یک یا دو ساعت یک وبسایت اساسی ایجاد کردیم. این کار ما را در مقابل مشتری قرار داده و باید ببینیم که آنها چگونه از محصول ما استفاده میکنند. روز اول در حال صحبت با مشتریان بودیم که ایده بهتری از نحوه استفاده مشتریان از محصول به ما میداد؛ به جای اینکه ماهها منتظر بمانیم تا یک طرح تجاری بنویسیم و مشتری پیدا کنیم.
۵) علاوه بر موفقیت، شکست را هم در نظر بگیرید
جاش کهلباخ
وقتی داشتم اولین طرح تجاری خود را برای کسب و کار نوپایم مینوشتم، فقط بر روی جنبه مثبت آن تمرکز کردم. و تا توانستم در مورد موفقیت ها و دستآوردهای کسب و کار تمرکز کردم. من هرگز شکست را در نظر نگرفتم و بنابراین برنامه من همه موفقیت آن بود. حالا که به گذشته نگاه میکنم، از انجام آن پشیمانم. کاش به جای اینکه فکر کنم تمام استراتژیهایم برای بهترین نتیجه است، برای هر کدام از آنها برنامه پشتیبان تهیه میکردم. انجام این کار از دو جهت به من کمک میکند. اول، هر وقت برنامههایم شکست میخورد، خیلی حرص و جوش نمیخوردم. دوم، به من کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیرم و سریعتر به اهدافم برسم. این مهمترین درسی است که من به عنوان یک کارآفرین یاد گرفتم.
۶) برنامه خود را بر اساس نیازهای مشتری قرار دهید
سید بلخی
یکی از درسهایی که در اوایل آموختم این ب.د که هر جنبه از تجارت شما باید بر اساس نیاز مشتری باشد. اگر هنگام ساختن طرح تجاری خود این نکته را در ذهن داشته باشید، تقریبا همه کارهایی که میتوانید انجام بدهید را تحت تاثیر خود قرار میدهد. شما ابزارهای مختلفی را انتخاب میکنید، رهبران مختلفی را به تیمها اختصاص میدهید و بازاریابی خود را با توجه به بهترین گزینه برای مخاطبان خود برنامه ریزی میکنید. از نظر ذهنی، به مشتریان خود و آنچه بیشتر به آنها کمک میکند فکر کنید. هنگامی که نیازهای آنها را به یاد میآورید بهترین تصمیم را میگیرید.
۷) چشم انداز نام تجاری خود را کاملا بیرون بریزید
استفانی ولز
ای کاش در هنگام نوشتن اولین طرح تجاری خودم، وقت بیشتری میگذاشتم تا واقعا چشم اندازی را که نسبت به آن داشتم را توضیح بدهم. من کمی در مارک تجاری عمیق شدم، اما زمان زیادی را صرف تعریف آن نکردم تا همه بدانند که چیست. ایجاد شغل به معنای ایجاد نام تجاری نیز هست و بسیاری از کارآفرینان جدید در درک این امر ناکام هستند. شما باید یک مارک تجاری بسازید که به درستی نمایی از دید شما برای شرکتتان باشد تا بتوانید آن را هر طور که صلاح میدانید بسازید.
۸) برنامه شما فقط یک چارچوب است
جان ترنر
مهم است که بدانید برنامههای شما برای آینده یک چارچوب بوده و یک ساختمان سخت نیست. ممکن است در پایان اولین برنامه خود دقیقا در همان جایی نباشید که پیش بینی کرده بودید. با این حال، این نشان میدهد که حتی اگر همه چیز دقیقا همانطور که پیش بینی کرده بودید پیش نرود، باز هم احتمال موفقیت برای شما هست.