بث گالتی، مدیر منابع انسانی آمازون هر روز صدها نفر را استخدام میکند. به تناسب افزایش نیاز آمازون به نیروی کار، چالشهای او نیز روز به روز بیشتر میشود.
وارد محوطه عظیم شرکت آمازون در سیاتل شدم تا بث گالتی، مدیر ارشد منابع انسانی شرکت آمازون را ملاقات کنم. اما به جای اینکه گالتی مرا به اتاق کنفرانس دعوت کند، پیشنهاد کرد گشت و گذاری در محوطه شرکت داشته باشیم؛ محوطهای که ۳ گنبد ژئودزدیگی به هم پیوسته در آن واقع شده که ۴۰ هزار گل در آن کاشته شده است، فضاهایی برای نشستن دارد و قهوه خوبی هم در آن سرو میشود. این فضاها را آمازون سال گذشته افتتاح کرده است. پیشتر این محوطه یک پارکینگ اتومبیل بود.
حالا اینجا تبدیل به یک جاذبه گیاهشناسی شده و در کنارش محیط کار نیز فراهم شده است. این گنبدها برای این طراحی شدهاند که هزاران نفر از کارکنان آمازون برای اینکه اندکی استراحت کنند، با اندکی قدمزدن بتوانند فضایی راحت و خوشایند در اختیار داشته باشند.
گالتی که یک ژاکت پفکرده زمستانی به تن دارد و روسری گلداری بر سر گذاشته و به وضوح از گشت و گذار در این گنبدها لذت میبرد، میگوید: «قصدمان این بود که به کارکنانمان فضایی بدهیم تا در آن طبیعت را لمس کنند. وقتی که شما در یک محیط اداری تیپیکال هستید، بهترین چیزی که میتوانید کنارتان داشته باشید، گل و گیاه است».
همینطور که قدم میزدیم و راهمان را از میان گلها و گیاهان به سمت برجی که گالتی در آن کار میکرد باز میکردیم، زیبایی و عظمت این گنبدها چشمنوازتر به نظر میرسید. براساس استانداردهای یک غول دنیای تکنولوژی، محیط اطراف گالتی کاملا طبیعی و دنیوی به نظر میرسید و این خود نشاندهنده آن موضع و سیاست همیشگی آمازون است که میگوید باید بیش از هر چیزی برای خشنودی مشتری سرمایهگذاری کرد تا آسایش کارکنان و مدیران شرکت.
گالتی هم میگوید: «در اینجا صرفهجویی حرف اول را میزند». دفترش نیز بسیار کوچک بود؛ طوری که حضور بیش از ۳ نفر در آن شلوغی ایجاد میکرد. به جای میز در دفترش چند وسیله ورزشی بود و البته یک قفسه مرتب و شیک که در آن عکسهای خانوادگیاش را قرار داده بود.
گالتی هم مثل بیشتر مدیران منابع انسانی فرد خیلی مشهوری نیست، اما در طول ۶سالی که برای آمازون کار میکند، تبدیل به یکی از تاثیرگذارترین چهرههای شرکت شده است. گالتی، به عنوان یک زن، عالیرتبهترین جایگاه را در آمازون دارد و تنها زن از میان ۱۸ مدیر زنی است که مستقیما به مدیرعامل شرکت، جف بزوس، گزارش میدهد. او حالا ریاست بخش استخدامهای آمازون را برعهده دارد.
در حال حاضر ۶۴۷ هزار نفر در سراسر جهان، بهصورت تماموقت یا پارهوقت، برای آمازون کار میکنند. این تعداد نیروی کار ۵۰ درصد بیشتر از مجموع نیروی کار شرکتهای Alphabet ، Apple ،Facebook و Microsoft است. در میان شرکتهای آمریکایی، تنها شرکت Walmart است که ۲میلیون و ۳۰۰ هزار نفر نیروی کار دارد اما تعداد نیروی کار این شرکت در طول سالیان خیلی افزایش نیافته است. اما در مقابل، از زمانی که گالتی به آمازون پیوست، این شرکت بیش از ۶برابر شرکتهای دیگر نیروی کار استخدام کرد. در واقع آمازون روزانه به طور میانگین ۳۳۷ نفر را استخدام میکند و هنوز ۲۸ هزار جایگاه شغلی خالی دارد که باید پر شوند.
نمیتوان به استناد برخی اعداد و ارقام نقشی که گالتی در آمازون ایفا میکند را تعریف کرد. آمازون شرکتی است که همه جور نیروی کاری در آن کار میکنند؛ از نخبگان کامپیوتر و نرمافزار گرفته تا تولیدکنندگان فیلم و سریال تا کسانی که در انبارها اجناس بستهبندی میکنند و یا کسانی که غذاها را در سوپرمارکتهای عظیم آنلاین جابهجا میکنند. هفتهای نیست که خبری درباره شرایط کاری در آمازون در رسانهها منتشر نشود.
همیشه در این خصوص جار و جنجال وجود دارد؛ از ناتوانی کارکنان آمازون برای دستشویی رفتن به دلیل فشار کار و ضیقوقت گرفته تا اعتصاب کارگران آمازون در آلمان، اسپانیا و لهستان تا ملغیشدن گسترش دامنه کاری آمازون در نیویورک ذیل طرح HQ2 که گفته میشود میتوانست تا ۲۵هزار شغل جدید ایجاد کند. همه این داستانها در نقطهای به گالتی میرسند.
گالتی که یکی از قدیمیهای دنیای تک است و قبل از اینکه به آمازون بیاید هیچ تجربهای در زمینه مدیریت منابع انسانی نداشته، میگوید کارش این است که به کارکنان آمازون کمک کند کارشان را درست و خوب انجام دهند. او میگوید کارش این است که موانع را از پیش پا بردارد، نقصها را رفع کند و کاری کند که همه چیز به سهولت و روان انجام شود. در واقع اینها اهدافی بودند که باعث شد آمازون دیوانهای مثل او را به خدمت بگیرد. در حال حاضر آمازون ۶۰۰ نفر را به خدمت گرفته تا روی نرمافزارهای آنبوردینگ استخدامهای جدید و بررسی رزومه افراد کار کنند و همه این افراد در بخشی کار میکنند که زیر نظر گالتی اداره میشود.
البته برخی از مهندسان در دیگر بخشها هم هستند که تحت مدیریت گالتی کار میکنند. آنها که از نزدیک با گالتی کار میکنند از جاهطلبی، پشتکار و روحیه کنجکاوانه گالتی صحبت میکنند.
جف ویلکه، یکی از مدیران ارشد در آمازون پرایم میگوید: «وقتی گالتی ایدهای را میبیند که درست و صحیح است و احساس میکند که آن ایده جواب میدهد، تردیدی در اجراییکردن آن به خود راه نمیدهد». با توجه به اینکه آمازون همچنان در مسیر رشد فزاینده قرار دارد و همه چیز به صورت مجازی در حال انجام است، به نظر میرسد که روزهای شلوغ و سرسامآور گالتی هنوز از راه نرسیده باشند.
گالتی هم مثل بیشتر مدیران منابع انسانی فرد خیلی مشهوری نیست، اما در طول ۶سالی که برای آمازون کار میکند، تبدیل به یکی از تاثیرگذارترین چهرههای شرکت شده است. گالتی، به عنوان یک زن، عالیرتبهترین جایگاه را در آمازون دارد و تنها زن از میان ۱۸ مدیر زنی است که مستقیما به مدیرعامل شرکت، جف بزوس، گزارش میدهد. او حالا ریاست بخش استخدامهای آمازون را برعهده دارد.
گالتی هرگز نمیخواست مدیر منابع انسانی شود. آمازون نیز تمایلی نداشت فردی را به عنوان مدیر منابع انسانی استخدام کند که سابقه خاصی در این زمینه نداشته باشد. اینکه بث گالتی کارش به اینجا کشید و چنین سمتی را به دست آورد، حاصل برخی اتفاقات همزمان و غریزه همیشگی مدیریت ارشد آمازون برای قمار و ریسککردن متناوب بود. گالتی که اهل بالتیمور است و پدر و مادرش مهندس و بانکدار هستند، در دوران دبیرستان در ریاضیات اعجوبه بود. او در ۱۶سالگی وارد دانشگاه لیهای شد و مدرک مهندسی برق خود را دریافت کرد. بعد از اینکه او از دانشگاه فنی کلرادو مدرک امبیای خود را دریافت کرد، به FedEx پیوست و در نهایت به عنوان معاون شعبه بروکسل وظیفه نظارت بر عملکرد ایرلاینها، امور مهندسی و برنامهای در اروپا، خاورمیانه، هند و آفریقا را برعهده گرفت.
بعد از ۱۶ سال کار کردن برای FedEx گالتی شروع به جستوجو درباره دنیای کاری کرد که فراتر از FedEx باشد. او میگوید: «به سرعت فهمیدم که خیلی متصل به شبکه جهانی نیستم. بیرون از FedEx کسی را نمیشناختم. بنابراین تماسگرفتن با همخوابگاهیها و اساتید سابق دانشگاهم را آغاز کردم و همین ارتباطات موجب شد به فردی که در آمازون کار میکرد وصل شوم».
تجربیات او در امور تدارکات در FedEx مورد توجه مدیران ارشد آمازون قرار گرفت. گالتی توانسته بود طرحی را در FedEx اجرا کند که در چارچوب آن بستهها بدون دخالت واسطه سوم به دست گیرنده میرسیدند. سوزان هارکر که در آن زمان مدیر بخش استخدام آمازون بود، میگوید: «او سابقه کاری بسیار جذابی داشت و ما او را به شرکتمان دعوت کردیم تا با او گفتوگو کنیم تا شاید بتوانیم چیزهایی از او یاد بگیریم».
اما هارکر به یاد میآورد که در برخورد اول وقتی گالتی درباره توسعه منابع انسانی صحبت میکرده، چقدر عملکرد درخشان و خوبی داشته است. «او برای رهبری تیم کاری شور و اشتیاق داشت و هوش بالایی در توسعه کسبوکار از خود نشان میداد».
همین مسئله باعث شد تا هارکر شغل مدیریت منابع انسانی را به گالتی پیشنهاد کند و با این پیشنهاد او را شوکه کند. گالتی میگوید: «یادم هست که به سوزان گفتم میدانم که تو افراد زیادی را در آمازون استخدام میکنی و فکر میکنم احتمالا رزومه مرا خوب نخواندهای».
هارکر در نهایت او را استخدام کرد و البته این تضمین را نیز به او داد که هر زمان نخواست به عنوان مدیر منابع انسانی به کارش ادامه دهد، شرکت جایگاهی دیگر را برای او در نظر خواهد گرفت. حتی بعد از گذشت یک سال از شروع به کار، گالتی هنوز مطمئن نبود که نمیخواهد از تضمینی که به او داده شده، استفاده کند.
مایکل فاستر، یکی از همکاران قدیمی گالتی در FedEx میگوید: «بث ترسو نیست اما همیشه در خطرکردن خیلی محتاط و محاسبهشده عمل میکند». اولین کاری که گالتی انجام داد، این بود که خود را به جریان فرهنگ جاری و ساری آمازون بسپارد.
براد استون در کتابش با نام «فروشگاه همهچیز» مینویسد این فرهنگ از ۵ اصلی گرفته شده که بزوس در سال۱۹۹۸ بنیان نهاد؛ وسواس مشتری، صرفهجویی، تعصب در کار، مالکیت و اشتیاق زیاد برای نبوغ. البته اصل ششم بعدها به این ۵ اصل افزوده شد: ابتکار. در طول سالیان این فهرست مفصلتر شد. آمازون در حال حاضر ۱۴ اصل مدیریتی دارد و ۱۰ روش عجیب و غریب برای اجرای این اصول تعیین کرده است.
گالتی تصدیق میکند این اصول برای کسانی که آگاهیشان کم است، عجیب و غریب به نظر میرسند. او میگوید: «چه کسی آن ۱۴ اصل لعنتی را یادش هست؟ من ۲فرزند دارم و گاهی اوقات آنقدر تحت فشار هستم که حتی اسمشان را به یاد نمیآورم».
اما کاملا واضح است که او هم فرهنگ دگماتیک آمازون را در قلب خود حفظ کرده است. همانطور که با هم صحبت میکردیم او هر از گاهی به تابلوی لمینیتشدهای از آن ۱۴ اصل که از دیوار آویزان بود، اشاره میکند و انگشتش را زیر برخی عبارتهای آن نظیر «بزرگ فکر کن» و «عمیق فکر کن» میگذارد.
هر مدیر منابع انسانی سعی میکند طوری کار کند که شرکت بتواند به ارزشهای او پایبند بماند. سابقه کاری گالتی به او این امکان را میدهد که به تکنولوژی به عنوان مسیری برای اهداف آمازون بنگرد. او میگوید: «اگر قرار است هر سال دهها هزار نفر و حالا صدها هزار نفر را استخدام کنیم، نمیتوانیم روند را به صورت دستی انجام دهیم».
دارسی هنری، معاون مدیر منابع انسانی جهانی آمازون از سال۱۹۹۸ در این بخش کار میکند. در آن زمان آمازون حدود ۲ هزار نفر نیروی کار داشت. او میگوید بعد از اینکه مدیر بالادستی گالتی، تونی گاباتو بازنشت شد، گالتی در سال۲۰۱۶ به عنوان مدیر ارشد منابع انسانی منصوب شد. از آن زمان به بعد نخستینبار بود که باور کردیم سرمایهگذاری ما کاملا ما را در مسیری قرار داد که به ساختن یک تیم تکنولوژی منابع انسانی ختم شد.
آمازون برخی نرمافزارنویسان را به خدمت گرفت تا نرمافزاری برای تیم گالتی بنویسند. آلفونسو پلاژیو، از مهندسان قدیمی آمازون حالا بر کار این ۶۰۰ نرمافزارنویس نظارت میکند.
پلاژیو میگوید: «در نخستین گام این گالتی بود که باعث شد من وارد کار شوم. او همیشه از تیمش انتظار دارد کارها را در استاندارد بالایی انجام دهند». بعد از اینکه پلاژیو نخستین برنامه سالانه گروهش را به گالتی داد، گالتی از او خواست اسناد دیگری را درباره طرحش ارائه کند و سپس همه آن اسناد را خواند و ۱۵۰ سوال از آنها بیرون کشید. در واقع گالتی به روش ماکرو مدیریت نمیکرد بلکه درباره همه چیز کنجکاو بود.
یکی از برنامههایی که تیم پلاژیو نوشت «ارتباطات» نام داشت. این برنامه هر روز صبح یک سوال را در رابطه با محل کار از کارکنان میپرسد و آنها باید به آن سوال جواب دهند. به این ترتیب بازخوردهایی جمعآوری میشود که معمولا شرکتها در پایان سال از کارکنان خود دریافت میکنند. برنامه دیگر یک نظام بازبینی و بررسی عملکرد است که گالتی میگوید به این دلیل نوشته شده تا همه بدانند «آنچه که افراد را در آمازون موفق میکند، نشاندادن قدرتشان است نه پنهانکردن ضعفهایشان».
یکی دیگر از پروژههایی که گالتی در دست دارد، پروژهای است که ممکن است اثراتش درازمدت باشد. سال گذشته، آمازون، Berkshire Hathaway و JP Morgan Chase یک قرارداد سرمایهگذاری مشترک غیرانتفاعی را امضا کردند تا درباره روشهایی تحقیق کنند که بشود با استفاده از آنها خدمات بهداشت و درمان را با هزینه کمتری ارائه کرد. گالتی نماینده آمازون در این طرح شراکتی است. این طرح Haven نامیده شده که البته هنوز در رسانهها زیاد سر و صدا نکرده است.
اتول گواندی، مدیر عامل این طرح گالتی را «بسیار باهوش» توصیف میکند و میگوید: «به نظر میرسد مدیران آمازون دریافتهاند که باید سازمانی بسازند که کارکنانش بتوانند به آن اعتماد کنند. چنین سازمانی به سلامت کارکنانش، تجربه کاریشان و هزینههایشان، فارغ از سودآوریشان اهمیت میدهد».
اگر آمازون بتواند وضعیت خدمات بهداشتی را در آمریکا بهبود ببخشد، هر کار دیگری نیز میتواند بکند. البته گالتی خیلی مراقب است آرزوها توجهش را از مشکلات و موانع منحرف نکنند. اصل مورد علاقه گالتی از میان آن ۱۴ اصل، اصلی است که میگوید «در همه حال خاضع باش». گالتی معتقد است مدیران ارشد تخم طلا نمیگذارند. گالتی بعد از ۶سال کار کردن در مقام مدیر منابع انسانی آمازون هنوز میگوید: «من کارشناس منابع انسانی نیستم. در خصوص آمازون نیز کارشناس نیستم».
محیط کار آمازون
آمازون مدتهاست مشهور است به اینکه محیط کاری خوشایندی برای کارکنان ایجاد نمیکند. فرقی نمیکند شما پشتمیزنشین باشید یا اینکه در یکی از انبارهای عظیم آمازون کارکنید. برخی ممکن است فکر کنند این ناخوشایند بودن محیط کار به دلیل فرهنگ خاصی است که در آمازون حکمفرماست و برخی نیز ممکن است فکر کنند اتفاقا دلیل اصلی، تخطی از همین فرهنگ خاص است.
گزارشها درباره محیط کاری در آمازون حاکی از آن است که کار در آمازون یعنی تجربه استرس زیاد به واسطه سرعت زیاد کار. روزنامه نیویورکتایمز در گزارش مفصل ۶ هزار کلمهای نوشت این شرکت از ابزارهای روانشناختی و دادههای مدیریتی خاصی استفاده میکند تا کارکنان را وادار کند بیشتر و بیشتر کار کنند. گالتی اما نظر دیگری دارد.
او معتقد است خیلی طبیعی است که کار در آمازون دشوار باشد. او حتی میگوید: «ما افتخار میکنیم که کار کردن در آمازون سخت است». مایک شا، ۱۴سال برای آمازون کار کرد و نقش عمدهای در تاسیس Amazon Prime داشت. او حالا مدیر عامل پلتفرم سرمایهگذاری آنلاین SigFig است.
او میگوید: «کار در آمازون سخت بود اما این سختی از نظر من مثبت بود». گالتی معتقد است: «آمازون لزوما جای کار هر کسی نیست». قرار نیست هر کسی بیاید و در آمازون کار کند. گالتی میگوید: «با این وجود تعداد بسیار بالای تقاضای کار در آمازون نشان میدهد خیلیها مشتاق هستند در چنین محیط کاری کار کنند».
آمازون طی سالهای اخیر اقداماتی صورت داده تا وضعیت آن دسته از کارگرانی را که کمترین حقوق را دریافت میکنند، بهتر کند. گالتی تاکید میکند که آمازون چشمانش را به روی نقصها نبسته است. او میگوید: «ما خیلی به انتقادات توجه نمیکنیم چون نمیخواهیم براساس گزارشهای منفی دست به اقدام بزنیم، بلکه کاری که ما میکنیم این است که براساس آنچه از کارکنانمان میآموزیم و بازخورد میگیریم، اقدام کنیم. ما سعی میکنیم برویم و حقیقت را پیدا کنیم».
اکتبر سال گذشته، آمازون اعلام کرد حداقل دستمزد برای کارگرانی که ساعتی کار میکنند، ۱۵ دلار در هر ساعت است. کمتر از یک ماه قبل از آن، برنی سندرز، سناتور اهل ورمونت لایحه Stop BEZOS را به کنگره ارائه کرد. براساس این لایحه شرکتهای بزرگ موظف میشوند تا ۱۰۰درصد کمکهای فدرالی که کارگرانشان دریافت میکنند را پرداخت کنند. آمازون آمار و ارقام ارائهشدهای که سندرز درباره کارگرانش اعلام کرده بود را به چالش کشید و اعلام کرد تصمیمش هیچ ربطی به لایحه ارائهشده از سوی سندرز ندارد.
گالتی میگوید: «دستمزد جدید ۱۵دلار در هر ساعت شرکت را قادر میسازد تا در این بازار کساد، کارگر استخدام کند و احتمالا این کار دیگر شرکتهای بزرگ را نیز وادار میکند تا به خاطر رقابت هم که شده، رقم دستمزدشان را به رقم دستمزد آمازون نزدیک کنند. حالا آمازون به دنبال تغییر قانون فدرال است تا حداقل دستمزد را از ۷ دلار و ۲۵ سنت به ۱۵ دلار در ساعت برساند».
در عین حال آمازون به کارگرانی که کمترین دستمزد را میگیرند، کمک میکند تا مهارتهایشان را تنوع ببخشند. در حال حاضر ۱۶هزار کارگر آمازون که کمترین حقوق را میگیرند، این امکان را دارند که در برنامههای آموزشی آنلاین یا حضوری شرکت کنند. این طرح که اندکی قبل از پیوستن گالتی به آمازون آغاز شد، حالا یکی از اولویتهای گالتی است.
آمازون ۹۵درصد هزینههای این دورههای آموزشی را میپردازد. حتی ممکن است برخی از کارگران به واسطه آموزشهایی که میبینند، مهارتهایی را یاد بگیرند که بخواهند خارج از آمازون از آنها استفاده کنند. شرکت حتی این ریسک را نیز پذیرفته است که افراد بخواهند به واسطه این آموزشها شغلشان را تغییر دهند.